انشا درباره صدای زنگ آخر
انشا درباره صدای زنگ آخر
انشا درباره صدای زنگ آخر
*********
انشای اول درباره صدای زنگ آخر :
وقتی که صدای زنگ آخر را به گوشم میشنوم، وقتی است که کمترین انرژی را دارم و در حال غش کردن هستم! زنگ آخر، وقتی که چاپلوسان را در حال چاپلوسی میبینم، اعصابم به هم میریزد و انرژی باقی مانده در ناحیه شکمیام که توسط غده کبدم به گلیکوژن تبدیل شده بوده، به گلوکز تبدیل میشود و به ماهیچههایم میرود. اما وجدانم این انرژی را کنترل کرده و اکثر وقتها به دیوار کنارم منتقل میکند. خلاصه طرف شانس میآورد.
ولی زنگ آخر نکات مثبتی هم دارد. به طور مثال نشان از پایان مدرسه به طور موقت دارد. و همیشه بعد از زنگ آخر به خودروی سرویسم سوار میشوم و بر روی صندلیهای نرمش مینشینم و نسیم دلنشین به صورتم میخورد. به فکر فرو میروم. فکرهای رنگین، سیاه و سفید و…
دیدن اعمال افراد دیگر هم لذت مخصوص به خود را دارد. بعضیها میخندند، بعضی فحاشی میکنند و بعضی مانند حلزون مرده راه میروند.
وزنه نکات مثبت زنگ آخر بر روی ترازو سنگینی میکند. و فکر کنم که نظر بیشتر دانش آموزان این است که زنگ آخر باید زودتر زده شود. و چه بهتر بود اگر این اتفاق میافتاد.
انشای دوم درباره صدای زنگ آخر :
وقتی صدای زنگ آخر به صدا در میآید و همه دانشآموزان باید به خانه بروند. هر کسی به شور و شوق چیزی به سوی خانه میرود. شاید یکی برای رفتن و انجام کارهایی که دوست دارد یا شاید برای رسیدن به خانه و انجام تکالیف مدرسهاش و تکالیفی که از انجام آنها لذت میبرد یا شاید برای هرچه زودتر دیدن خانواده و رسیدن به کانون گرم خانوادهاش و البته ناگفته نماند که بعضیها هنگامی که صدای زنگ مدرسه به صدا در میآید و مجبور میشوند به خانه بروند، ناراحت میشوند یا سرخورده و دلتنگ میشوند برای اینکه مدتی از دوستان خود جدا میشوند و نمیتوانند برای مدتی آنها را ببینند و از بازیگوشیها و سرگرمیهایی که در مدرسه انجام میدهند، دارند دور میشوند ولی بیشتر بین عموم ما دانشآموزان صدای زنگ آخر و به سوی خانه راهی شدن پر از هیجان و خوشحالی است.
از همان سالهای دوران ابتدایی که فهمیدیم مدرسه جای امتحان و پرسش کلاسی و تکلیف و تمرین و زود از خواب و به زور بیدار شدن است، فهمیدیم که چقدر صدای شنیدن زنگ آخر زیباست و معنای رهایی و آزادی را در ذهن انسان تداعی میکند.
فهمیدیم با شنیدن صدای زنگ در کلاس آخر آزادیم تا به خانه برویم و با خیال راحت و بدون عجله ناهارمان را بخوریم و کمی استراحت کنیم و بعد دوباره درس خواندن و تکلیف انجام دادن را آغاز کنیم.
اما با همه لذتی که این زنگ آخر و رهایی برایم دارد، نمیتوانم انکار کنم که بهترین دوران زندگیام تا الان در همین مدرسه سپری شده است.
کلی همسن و سال که تا حد زیادی زبان هم را میفهمند و آنقدر موضوع برای حرف زدن و گفتن و خندیدن دارند که بجز معلمهایشان سر خودشان هم درد میگیرد.
دوران مدرسه بهترین و بزرگترین تجربه من تا امروز بوده است. صدای زنگ آخر شیرین است چراکه یادآور نوعی رهایی و پیوستن به خانواده است، اما زنگ شروع کلاس هم زیباست چراکه نشانی از یادگیری و علمآموزی و از همه مهمتر برقراری رابطه با دیگر انسانهایی است که در عین اینکه شباهتهای زیادی از جمله جنسیت و سن و سواد و… با ما دارند، اما تفاوتهای زیادی هم در درونشان، استعدادهایشان، علایقشان، شرایط خانوادگیشان و… با یکدیگر دارند.
در آخر اینکه زنگ آخر همانقدر که آدم را خوشحال میکند، ناخودآگاه دلتنگیمان را از فضای دوستان و مدرسه به ما یادآوری میکند که طبق گفتههای بزرگترها، اثرش را بعد از اتمام دوران تحصیل و جدا شدن کامل از مدرسه برجا خواهد گذاشت.
انشا درباره صدای زنگ اخر صدای زنگ آخر و تعطیل شدن مدرسه برای همه ما خاطره انگیز است کلی شوق و ذوق داشتیم که زنگ آخر رو بزنیم و بریم خانه هایمان در ادامه دو انشا درمورد صدای زنگ اخر آورده ایم که با هم می خوانیم
*****************
انشای چهارم درباره صدای زنگ آخر :
کیست که از صدای زنگ آخر به وجد نیاید؟
کیست که دقیقه های مانده به زمان تعطیل شدن را روی ساعت مچی اش دنبال نکرده باشد؟
از همان سالهای دوران ابتدایی که فهمیدیم مدرسه جای امتحان و پرسش کلاسی و تکلیف و تمرین و زود از خواب و به زور بیدار شدن است، فهمیدیم که چقدر صدای شنیدن زنگ آخر زیباست و معنای رهایی و آزادی را در ذهن انسان تداعی می کند.
فهمیدیم با شنیدن صدای زنگ در کلاس آخر آزادیم تا به خانه برویم و با خیال راحت و بدون عجله ناهارمان را بخوریم و کمی استراحت کنیم و بعد دوباره درس خواندن و تکلیف انجام دادن و … .
اما با همه لذتی که این زنگ آخر و رهایی برایم دارد، نمی توانم انکار کنم که بهترین دوران زندگی ام تا الان در همان مدرسه سپری شده است.
کلی هم سن و هم جنس که تا حد زیادی زبان هم را می فهمند و انقدر موضوع برای حرف زدن و گفتن و خندیدن دارند که بجز معلم هایشان سر خودشان هم در می گیرد.
دوران مدرسه بهترین و بزرگترین تجربه من تا امروز بوده است. صدای زنگ آخر شیرین است چراکه یادآور نوعی رهایی و پیوستن به خانواده است، اما زنگ شروع کلاس هم زیباست چراکه نشانی از یادگیری و علم آموزی و از همه مهمتر برقراری رابطه با دیگر انسانهایی است که در عین اینکه شباهت های زیادی از جمله جنسیت و سن و سواد و … با ما دارند، اما تفاوت های زیادی هم در درونشان، استعدادهایشان، علایقشان، شرایط خانوادگی شان و …. با یکدیگر دارند.
در آخر اینکه زنگ آخر همانقدر که آدم را خوشحال می کند، ناخودآگاه دلتنگی مان را از فضای دوستان و مدرسه به ما یادآوری می کند که طبق گفته های بزرگترها، اثرش را بعد از اتمام دوران تحصیل و جدا شدن کامل از مدرسه برجا خواهد گذاشت.
*************
انشای پنجم درباره صدای زنگ آخر :
زنگ آخر در هر مدرسه زمانش فرق دارد.هر کس نسبت به شنیدن این زنگ،عکس العملی دارد.من نمی دانم.شاید زنگ آخر از طرف خدا می آید،شاید…
وقتی که صدای زنگ آخر را به گوشم می شنوم،وقتی است که کمترین انرژی را دارم و در حال غش زدنم.زنگ آخر،وقتی که چاپلوسان را در حال چاپلوسی می بینم،اعصابم به هم می ریزد و انرژی باقی مانده در ناحیه شکمی ام که توسط غده کبدم به گلیکوژن تبدیل شده بوده،به گلوکز تبدیل می شود و به ماهیچه هایم می رود.اما وجدانم این انرژی را کنترل کرده و اکثر وقت ها به دیوار کنارم منتقل می کند.خلاصه طرف شانس می آورد.
ولی زنگ آخر نکات مثبتی هم دارد.به طور مثال نشان از پایان مدرسه به طور موقت دارد.وهمیشه بعد از زنگ
آخر به خودروی سرویسم سوار می شوم و بر روی صندلی های نرمش می نشینم و نسیم دلنشین و آلوده
شهرم،اهواز،به صورتم می خورد.به فکر فرو می روم.فکر های رنگین،سیاه و سفید و…
دیدن اعمال افراد دیگر هم لذت مخصوص به خود را دارد.بعضی ها می خندند،بعضی فحاشی می کنند و بعضی معتادند و به مانند حلزون مرده راه می روند.راننده سرویس ها هم که به زبان محلی خود،عربی،حرف می زنند.و به ندرت کسی متوجه می شود که چه می گویند.
وزنه نکات مثبت زنگ آخر بر روی ترازو سنگینی می کند.و فکر کنم که نظر بیشتر دانش آموزان،به جز پاچه خواران عزیز،این است که زنگ آخر باید زودتر زده شود.وچه بهتر بود اگر این اتفاق می افتاد…
*************
انشای ششم درباره صدای زنگ آخر :
کیست که از صدای زنگ آخر به وجد نیاید؟کیست که دقیقه های مانده به زمان تعطیل شدن را روی ساعت مچی اش دنبال نکرده باشد؟از همان سالهای دوران ابتدایی که فهمیدیم مدرسه جای امتحان و پرسش کلاسی و تکلیف و تمرین و زود از خواب و به زور بیدار شدن است، فهمیدیم که چقدر صدای شنیدن زنگ آخر زیباست و معنای رهایی و آزادی را در ذهن انسان تداعی می کند.
فهمیدیم با شنیدن صدای زنگ در کلاس آخر آزادیم تا به خانه برویم و با خیال راحت و بدون عجله ناهارمان را بخوریم و کمی استراحت کنیم و بعد دوباره درس خواندن و تکلیف انجام دادن و … .
اما با همه لذتی که این زنگ آخر و رهایی برایم دارد، نمی توانم انکار کنم که بهترین دوران زندگی ام تا الان در همان مدرسه سپری شده است.
کلی هم سن و هم جنس که تا حد زیادی زبان هم را می فهمند و انقدر موضوع برای حرف زدن و گفتن و خندیدن دارند که بجز معلم هایشان سر خودشان هم در می گیرد.
دوران مدرسه بهترین و بزرگترین تجربه من تا امروز بوده است. صدای زنگ آخر شیرین است چراکه یادآور نوعی رهایی و پیوستن به خانواده است، اما زنگ شروع کلاس هم زیباست چراکه نشانی از یادگیری و علم آموزی و از همه مهمتر برقراری رابطه با دیگر انسانهایی است که در عین اینکه شباهت های زیادی از جمله جنسیت و سن و سواد و … با ما دارند، اما تفاوت های زیادی هم در درونشان، استعدادهایشان، علایقشان، شرایط خانوادگی شان و …. با یکدیگر دارند.
در آخر اینکه زنگ آخر همانقدر که آدم را خوشحال می کند، ناخودآگاه دلتنگی مان را از فضای دوستان و مدرسه به ما یادآوری می کند که طبق گفته های بزرگترها، اثرش را بعد از اتمام دوران تحصیل و جدا شدن کامل از مدرسه برجا خواهد گذاشت.
****** انشا های پایه هفتم *****