انشا در مورد نماز
انشا در مورد نماز
انشا های جدید درباره نماز
انشا در مورد نماز
***************
مناسب کلاس سوم
نماز خواندن یعنی حرف زدن با خدا.
در نماز، ما با خدا راز و نیاز می کنیم، حرف های دل مان را به او می زنیم، چیزهایی که دوست داریم را از خدا می خواهیم و به او می گوییم که چقدر دوستش داریم.
اگر وقت هایی که ناراحت و تنها هستیم و نمی توانیم با کسی حرف برنیم، نماز بخوانیم حال ما بهتر می شود و ناراحتی ما کم می شود، چون حرف زدن با خدا انسان را آرام می کند.
خدا همیشه منتظر است ما به سمت او برویم و از او کمک بخواهیم، تا به ما کمک کند.
همچنین نماز خواندن و عبادت خدا باعث می شود ما بدانیم همیشه کسی هست که کار های ما را می بینید، به خاطر همین اشتباهات و گناهان کم تری در زندگی انجام می دهیم و آدم بهتری خواهیم بود.
خدا نعمت های زیادی به ما داده است که ما باید قدر آن ها را بدانیم و از خدا به خاطر این نعمت ها تشکر کنیم.
نماز خواندن هم یکی از راه هایی است که ما به وسیله ی آن، از خدا به خاطر نعمت هایش تشکر می کنیم.
کسی که مسلمان است باید نماز بخواند و به خاطر تنبلی یا هر کاری دیگری خواندن آن را فراموش نکند. پیامبر و امامان ما هم، گفته اند که به نماز اهمیت بدهیم و نماز را اول وقت بخوانیم.
قبل از نماز خواندن باید شرایط نماز، درست خواندن و مقدمات آن مثل ” وضو ” را خوب یاد بگیریم، تا نماز ما باطل نباشد.
**************************
اهمیت نماز خواندن مناسب نوجوانان کلاس هفتم و هشتم
نماز یاد آور حضور خدا در تمام لحظات زندگی انسان است.
هر مسلمان روزی 5 بار به نماز می ایستد تا اعلام کند بدون رضایت خداوند هیچ کاری را انجام نخواهد داد.
نماز پناه بردن به خداوند از شر وسوسه های شیطان است، شیطانی که در همه حال به دنبال فریب دادن انسان و دور کردن او از مسیر درست و خداوند است.
کسی که نماز می خواند آرامش را در راز و نیاز با خدا می بیند، و با این کار خود را به معبود خویش نزدیک تر می کند.
فرد نماز خوان در لحظات سخت و مشکلات زندگی به خداوند پناه می برد و از او یاری می جوید و محال است خداوند پاسخی به این خواسته ی بنده ی مومن خویش ندهد.
هر فرد مسلمان می داند که نماز ستون دین بوده و خواندن آن بر هر مسلمانی واجب است، بنابراین به محض شنیدن اذان کارهای دیگر را متوقف کرده و برای ایستادن در حضور خدا آماده می شود.
او می داند که هنگام نماز باید ذهن و قلب خود را خالی از امور دنیوی کند و با حضور قلب در پیشگاه خدا حاضر شود.
امام صادق (ع) می فرماید: ” هنگامى که به نماز ایستادى بدان که در پیشگاه خداوند هستى و اگر او را نمى بینى، او تو را مى بیند. پس به نمازت توجه کن ”
نماز خواندن دل انسان را صفا می دهد و بالعکس دوری از آن باعث تیرگی قلب آدمی می گردد.
پیامبر اکرم (ص) نماز را به جوی آب روانی تشبیه می کند که انسان روزی پنج مرتبه بدن خویش را در آن شستشو داده و از تمام پلیدی ها و گناهان پاک می شود.
اگر فردی تنبلی کند و با اشتیاق نماز نخواند پس از مدتی دیگر رغبتی برای نماز خواندن نخواهد داشت و روز به روز از خداوند دور تر می شود.
اهمیت و ارزش نماز بر هیچ کس پوشیده نیست و فرد مسلمان از زمان کودکی با این مسئله آشنا می شود، پس نداشتن فرصت یا بهانه هایی از این قبیل، توجیه قابل قبولی برای سبک شمردن نماز نیست.
*****************
انشا ساده در مورد نماز
صدای قوقولی قوقوی خروس همسایه مان می آید، انگار او وقت سحر را می داند، امروز با صدایش از خواب بیدار شدم، وقت نماز است باید بروم و وضو بگیرم.
مادرم سر سجاده قشنگش نشسته و قرآن می خواند و من با این که خیلی خوابم می آید اما با آب سرد وضویم را می گیرم تا خواب از سرم بپرد، این کار همیشه حس خوبی به من می دهد، مادرم می گوید اگر می خواهی همراه امام زمان نماز بخوانی باید موقع اذان بیدار باشی، چه صبح، چه ظهر و چه شب ها. اگر موقع اذان آماده باشی امام زمان هم آن لحظه حتما آماده نماز است و متوجه تو هم می شود.
من هم امروز تصمیم گرفتم پشت سر امام زمان بایستم و با ایشان نماز بخوانم.
نماز خواندن یعنی صحبت کردن با خدا و در همه حال ذکر خدا را گفتن. ما در برابر خداوند بزرگ خم می شویم و حتی با سجده روی خاک می افتیم و او را تسبیح می گوییم.
خداوند در قرآن فرموده است که نماز انسان را از بدی و زشتی ها پاک می کند و دستور می دهد که همه ما مسلمانان نماز به پا داریم.
من از وقتی نماز می خوانم بیشتر مواظب رفتارم هستم که دروغ نگویم، پشت سر کسی صحبت نکنم، با دوستان و پدر و مادرم بداخلاقی نکنم و فکر می کنم نماز خواندن باعث شده با همه مهربان تر شوم.
با نماز خواندن احساس می کنم امام هم من را دوست دارد چون سعی کرده ام با این کارها شبیه ایشان باشم و با ایشان به سمت خدا حرکت کنم و انسان کامل و خوبی شوم.
**************************
انشا ادبی در مورد نماز
نماز این واژه چهار حرفی سرشار از معنا و رمز و راز است، شاید آن را عبادت بدانی، یا اطاعت، یا شکرگزاری یا معاشقه با پروردگار، اما نماز همه را در برمی گیرد و در عین حال فراتر از همه این توصیفات است.
نماز تنها یک سری واژه های عربی نیست که پشت سر هم گفته شود و صرفا بخواهی تکلیفت را به عنوان یک مسلمان ادا کرده باشی، نماز رابطه زیبای بین عاشق و معشوق است، عاشقی که خدایی می کند و معشوقی که اگرچه کوچک و ناتوان اما بزرگ ترین خلقت پروردگارش است.
نماز هر مومن می تواند عروج داشته باشد که همانند نخ محکمی آدم خاکی را به آن سوی کائنات و ماورای همه قدرت ها وصل کند و اهمیت آن تا آن جاست که رسول پاکی ها درباره آن فرمودند:”کسی که نماز را سبک بشمارد از من نیست …”
نماز آداب زیبایی دارد، ما مسلمانان هر روز صبح و ظهر و عصر و شام هفده رکعت نماز عشق به پا می داریم و با مقدمات آن ذهن و روح و جسم خود را از آلودگی ها پاک می کنیم، با وضو برای حاضر شدن در پیشگاه بزرگ پروردگارمان طهارت می کنیم، با اذان و اقامه روح خود را آماده این دیدار کرده و قامت می بندیم تا همه چیز جز خداوند را پشت سر جا گذاشته و در حضور قادر مطلق به تنهایی حاضر شویم، به رکوع رفته و به خاک بیفتیم و شهادت دهیم و سلام بگوییم.
*****************
انشا در مورد نماز (ادبی)
نماز ریسمانی است که بنده را به خدایش متصل میکند. نماز گره خوردن محدود با بی نهایت، مخلوق با خالق و ذره با دریاست. هر چه این گره محکمتر باشد، هیچ شیطانی قادر به گشودن آن نمیشود. آری! نماز یعنی پیوستگی و نگسستن و هیچ کس بهتر از وجود نامحدود خدا نمیتواند قواعد این پیوستگی باشکوه را تعیین کند.
این خداست که میگوید بنده اش چه وقت و با چه حس و حال و چگونه رو به روی او بایستد و چه بگوید تا رابطه اش را با خدا محکمتر کند. تا خدا هم دست در دست بنده خود بنهد و او را با وجود بی نهایت خود پیوند دهد.
وقتی آن هنگام باشکوه فرا میرسد، سرودی دل نشین از سر هر گلدسته شنیده میشود: …حی علی الصلوه، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل… خدا در این هنگام به بنده اش میگوید: نماز را برای شما مایه رستگاری قرار دادم و بهترین کاری که شما میتوانید بکنید تا مرا به دست آورید، آن است که اکنون به سوی من بشتابید؛ زیرا آغوش خود را باز کرده ام تا بهترین بندگانم را به سوی خود فرابخوانم. بیایید و در بهترین مکانی که آن را دوست دارمف قرار گیرید و با پاکیزهترین لباسهای خود و با آراستهترین حالتتان در مقابل من بایستید؛ زیرا این حالت فروتنانه شما را دوست میدارم.. دوست دارم رو به رویم بایستید و دستانتان را نزدیک گوش خود بگیرید و آن چنان دست خود را به سمت پشت تکان دهید که گویی تمام آلودگیهای جهان مادی را از وجود خود میتکانید و هر چیزی غیر از مرا پشت سر میگذارید. میآیید تا با من، که خدای شما هستم، عهدی ببندید و بگویید: «وجودم، خانواده ام، قلبم و آنچه دارم و آنچه ندارم از آن توست و هیچ چیزی غیر از تو نمیخواهم.» آن وقت من، که خدای شما هستم، شما بندگانم را در آغوش میگیرم و از هر چه دنیا و در غیر دنیاست، بی نیازتان میسازم.
زیباترین حالت بندگان در حال رکوع و سجود است. آن گاه که در کمال خضوع و خشوع سر بر خاک میسایند و اعتراف میکنند خدایی که هیچ موجودی بالاتر و بلند مرتبهتر از او نیست، پاک و مقدس و بری از هرگونه آلودگیها و زشتیهاست. او پاکترین است و ارزش آن را دارد که در مقابلش به خاک بیفتیم.
شهادت بر پاکی او در تمامی حالات نماز ممکن است: در رکوع، در سجود، آن گاه که بنده تسبیحات اربعه را بر زبان جاری میسازد و حتی پس از نماز. بله! پس از نماز. حالا که زیباترین پیوند معنوی میان بنده و خدای او برقرار شده، او هنوز از اظهار بندگی خود نسبت به خدا دل نمیکند و دوست دارد بارها و بارها اعتراف کند که خدا بزرگ است و تنها باید او را شکر گفت. زیرا او پاکترین است.
پیوستگی بنده با خدایش، تا وقتی که زنده است، ادامه مییابد؛ زیرا از وقتی پا به این دنیا گذاشته، فراموش نکرده است که او قرار بوده از میان تمام جاذبههای دنیوی خدایش را برگزیند و به او اعلام کند که تمام سرگرمیهای این دنیا به اندازه لحظهای قرار گرفتن در مقابل او قدر و ارزش ندارد و خدا از همه ارزشمندتر است: الله اکبر.
**************************
انشا در مورد نماز (تحقیقی)
در میان تمامی معتقدان به ادیان نماز وجود داشته است؛ اما در دینهای مختلف به گونههای مختلفی ادا میشده است. نماز کلمهای فارسی به معنی ستایش است. این واژه در زبان عربی صلاة و جمع آن صلواه است که در اصل به معنی دعا به کار میرفته است و در اصطلاح به معنی نماز به کار رفته است.
خداوند در آغاز پیامبری حضرت موسی (ع) به او فرمود: نماز را برای یاد من به پا دار. حضرت ابراهیم (ع) نیز از خدا خواست که او و فرزندانش را از نمازگزاران قرار دهد. دین اسلام نماز را از واجبات قرار داده است. در این دین عبادت خدا، به ویژه نماز، از اهمیت فوق العادهای برخوردار است و بسیار به آن سفارش شده است. در حدیثی از پیامبر اسلام (ص) آمده است: «دعا کلید رحمت و وضو کلید نماز و نماز کلید بهشت است.» ایشان همچنین فرمودهاند: «بهترین چیزی که بنده پس از شناخت خدا به وسیله آن به درگاه الهی تقرب پیدا میکند، نماز است.»
امام علی (ع) نیز فرمودهاند: «هر کس دو رکعت نماز بخواند و بداند چه میگوید، از نماز فارغ میشود در حالی که میان او و خدا عزوجل گناهی نیست.»
اما گروهی از مردم با نمایش نماز و روزه خود قصد فریب عده دیگر را دارند. پیامبر اسلام درباره آنها فرمودهاند: «به زیادی نماز و روزه و حج و احسان و مناجات شبانه مردم نگاه نکنید؛ بلکه به راستگویی و امانتداری آنها توجه کنید.»
درست است که خداوند به نمازگزاران وعده بهشت داده است؛ اما بهتر است به این بیندیشیم که ما خدا را برای ذات مقدس خودش عبادت میکنیم و در مقابل او به اقامه نماز میپردازیم؛ چون او بزرگ و قابل ستایش است و بایستی شکر نعمتهایی را که به ما ارزانی داشته است، به جای آوریم.
بنایراین خداوند نیازی به عبادت و پرستش ما ندارد و ما از روی نیاز به عبادت به درگاه او میپردازیم. علاوه بر این نماز باعث تکامل انسان میشود. هنگامی که به نماز میایستیم، خود را به کامل مطلق متصل میکنیم و از او کمک میخواهیم که لیاقت سخن گفتن با خود را به ما بدهد. نماز خواندن در طول شبانه روز مانند آن است که انسان مأمن قلب خود را در چشمه زلال معنوی شستشو دهد و آلودگی و گناه از دامان او پاک شود.
**************************
انشا در مورد نماز (توصیفی)
ظهر است. مردم برای اقامه نماز به سوی مسجد راهی میشوند. تمامی کف شبستان مسجد با فرشهایی به رنگ سبز به عرض یک متر و طول چندین متر پوشیده شده است. نقش روی این فرشها طوری طراحی شده است که هر کسی به محض ورود خود متوجه قبله میشود و در یکی از محرابهای فرش قرار میگیرد و به خواندن نماز مشغول میشود.
کنار در ورودی دو نوع جامهری قرار داده شده است. یکی نوع قدیمی آن که چوبی و دارای پایههای بلند است و مهرهای به شکلها و در اندازههای مختلف در آن ریخته شده است و دیگری جامهری دیواری سبز رنگ است که مهرهای با اندازههای مساوی در آن چیده شده است.
بخش زنانه و مردانه مسجد با یک پرده سفید کتانی بلند از هم جدا شدهاند و در هر دو یا سه متر پرده یک چوب بلند قرار گرفته و باعث میشود پرده راست و مستقیم قرار گیرد و دو بخش از هم مجزا باشد. تفاوت خاصی میان قسمت مردانه و زنانه وجود ندارد. جز این که محراب مسجد، که پیش نماز در آن میایستد و نماز را در آن اقامه میکند، در قسمت مردانه واقع شده است. محراب از سنگی زرد ساخته شده است و به اندازهای است که یک نفر بتواند در آن بایستد و به اقامه نماز بپردازد و حدودا نیم متر پایینتر از محل نماز خواندن دیگر نماز گزاران قرار گرفته است.
با ورود نماز گزاران به مسجد فضای کلی آن رنگ و بویی دیگر میگیرد. مردان و زنان کهن سال که نمیتوانند به علت درد در کمر و پا به سجود بروند و تشهد بخوانند، برای خودشان میز و صندلی نماز میآورند و بقیه آنها یا از همان جامهری مهر برمیدارند و یا از خانه خود جانماز میآورند. در این هنگام بخش زنانه مسجد بسیار زیبا میشود. زنان با چادرهای سفید و رنگی و گا دار خود را به سر میکنند و در کنار یکدیگر قرار میگیرند. صفهای نماز از جلو تشکیل میشوند و پش از تشکیل هر صف، صفوف بعدی تشکیل میشوند.
وقتی نماز شروع میشود، پیر و جوان و فقیر و غنی از هم باز شناخته نمیشوند. همگی با محبت در کنار هم صفوف نماز را تشکیل میدهند و هم صدا و هم آهنگ با هم به نیایش پروردگار میپردازند. با هم میایستند، به هم به رکوع میروند، با هم سجده میکنند و با هم مینشینند. معمولا پسری نوجوان یا کودک هماهنگ کردن نماز گزاران را به عهده میگیرد و به اصطلاح مکبر میشود.
پس از تمام شدن نماز، همه با هم به دعا میپردازند و به آرزوی قبولی طاعات و عبادات با یکدیگر دست میدهند و از خدای مهربان طلب رفع حاجت همه مسلمانان، به ویژه جمع حاضر در مسجد، را دارند.
نماز جماعت از رویدادهایی است که هر روز در مساجد کشور ما رخ میدهد و باعث جمع شدن و آشنایی بیشتر مردم نمازگزار و آگاهی از حال و روز همدیگر میشود.