انشایسه شنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۳

انشا درباره برنامه ریزی - انشای | جدیدترین انشا

سخن دوست :امام علی (ع) : دانش، نابود كننده نادانى است.

انشا درباره برنامه ریزی

انشا درباره برنامه ریزی

انشا درباره برنامه ریزی

برنامه‌ریزی، فرایندی برای رسیدن به اهداف است. بسته به فعالیت‌ها، هر برنامه می‌تواند که بلندمدت، میان‌مدت یا کوتاه‌مدت باشد. برای مدیرانی که در جستجوی حمایت‌های بیرونی هستند، برنامه‌ریزی، مهم‌ترین و کلیدی‌ترین و آسان‌ترین سند برای رشد است. برنامه‌ریزی می‌تواند، نقش مهمی در کمک به جلوگیری از اشتباهات یا تشخیص فرصت‌های پنهان بازی کند. برنامه‌ریزی به پیش بینی آینده و ساختن آینده تا حدودی قابل تصور کمک می‌کند. آن پلی است بین آنجایی که هستیم و آنجایی که می‌خواهیم برویم. برنامه‌ریزی به آینده می‌نگرد.

برنامه‌ریزی یا طرح‌ریزی یعنی اندیشیدن از پیش. متخصصین از زوایای متعدد برای برنامه‌ریزی تعاریف متعددی ارائه کرده‌اند که برخی از آن‌ها از این قرار است:

  1. تعیین هدف، یافتن و ساختن راه وصول به آن،
  2. تصمیم‌گیری در مورد اینکه چه کارهایی باید انجام گیرد،
  3. تجسم و طراحی وضعیت مطلوب در آینده و یافتن و ساختن راه‌ها و وسایلی که رسیدن به آن را فراهم کند،
  4. طراحی عملیاتی که شیئی یا موضوعی را بر مبنای شیوه‌ای که از پیش تعریف شده، تغییر بدهد.
  5. فرايند تفكر قبل از عمل

برنامه‌ریزی، نوعی پدیده عینی اجتماعی است و خصوصیت‌های ویژه خود را دارد در عین حال، یک رویداد منحصربه‌فرد نیست که دارای یک ابتدا و انتهای مشخص باشد بلکه یک فرایند مستمر و دائمی و منعکس‌کننده تغییرات و در صدد رسیدن به اهداف است. در سازمان‌های پیچیده امروزی، بدون برنامه‌ریزی‌های دقیق، امکان ادامه حیات نیست و برنامه‌ریزی، مستلزم آگاهی از فرصت‌ها و تهدیدهای آتی و پیش‌بینی شیوه مواجهه با آن‌ها است

تصمیم‌گیری، رکن اساسی تمام وظایف مدیریتی و در عین حال، مبنای برنامه‌ریزی است چرا که نمی‌توان گفت برنامه‌ای وجود دارد مگر اینکه تصمیمی اتخاذ شده باشد. به عبارت بهتر، تصمیم‌گیری، هسته مرکزی مدیریت است که در تمامی وظایف دیگر، نمود دارد، به همین دلیل برخی (مانند هربرت الکساندر سیمون) مدیریت و تصمیم‌گیری را دو واژه مترادف می‌دانند.

به جرأت می‌توان گفت برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری، برای نیل به اهداف سازمان مکمل اند اما نوع اتخاذ تصمیم نیز نقش به سزایی ایفا می‌کندبا وجودی که تصمیم‌گیری به کلیه وظایف مدیریتی مربوط می‌شود، اما اساس برنامه‌ریزی به‌شمار می‌آید و نمی‌توان گفت برنامه‌ای وجود دارد بدون اینکه تصمیمی گرفته شده باشد. از این رو، تصمیم‌گیری از ارکان اساسی فعالیت‌های مدیریتی به‌شمار می‌رود چرا که هر مدیری برای اجرای هریک از وظایف خود، همواره با مواردی مواجه می‌شود که نیاز به تصمیم‌گیری دارد.

برنامه‌ریزی از وظایف بسیار مهم مدیران است و با سایر وظایف آن‌ها ارتباطی تنگاتنگ دارد. اگر نگرش مبتنی بر برنامه‌ریزی در سراسر زندگی فردی و سازمانی تسری یابد، نوعی تعهد به عمل بر مبنای تعقل و تفکر آینده نگر و عزم راسخ بر استمرار آن ایجاد می‌شود. به نوعی، تحقق اهداف فردی و سازمانی، مستلزم برنامه‌ریزی است. نیاز به برنامه‌ریزی از آنجا است که همه سازمان‌ها با فعالیت در محیطی پویا، مترصد آن هستند که منابع محدودشان را برای رفع نیازهای متنوع و فزاینده خود صرف نمایند و این پویایی محیط و وجود تلاطم و عدم اطمینان ناشی از تغییرات محیطی، بر ضرورت انکار ناپذیر برنامه‌ریزی می‌افزاید.

با پذیرفتن اصول پنج‌گانه مدیریتی، و مبنای برنامه‌ریزی برای این اصول، به این اجماع نظر می‌رسیم که برنامه‌ریزی، فرایندی است دارای مراحل مشخص و بهم پیوسته برای تولید یک خروجی منسجم در قالب سیستمی هماهنگ از تصمیم‌ها که در این فرایندی، مراحل مشخص و بهم پیوست‌های برای تولید یک خروجی منسجم در قالب سیستمی هماهنگ از تصمیم‌ها وجود دارد. طی این فرایند، به پیش‌بینی و تدوین فعالیت‌هایی پرداخته می‌شود که باید در جهت نیل به اهداف سازمانی صورت گیرد. به عبارت بهتر در فرایند برنامه‌ریزی، به: چه کسی؟ کجا؟ کِی؟ چه چیزی؟ چرا؟ چگونه؟ پرداخته می‌شود و پاسخ به این پرسش‌ها به انتخاب مأموریت‌ها، هدف‌ها و اقداماتی برای نیل به آن‌ها می‌انجامد که مستلزم تصمیم‌گیری و انتخاب از میان راه‌های مختلف است. برنامه‌ریزی می‌تواند، نقش مهمی در کمک به جلوگیری از اشتباهات یا تشخیص فرصت‌های پنهان بازی کند. برنامه‌ریزی به پیش‌بینی آینده و ساختن آینده تا حدودی قابل تصور کمک می‌کند. آن پلی است بین آنجایی که هستیم و آنجایی که می‌خواهیم برویم. برنامه‌ریزی به آینده می‌نگرد.

مدیران از عناصر، شاخص‌ها و ابزارهای متفاوتی برای برنامه‌ریزی صحیح و واقع گرایانه استفاده می‌کنند. عموماً برنامه‌ریزی آینده باید با نگاهی به گذشته و اتفاقات و نتایج ثبت شده انجام گیرد، تا حصول به اهداف دور از ذهن نباشد.

 

**************

 

فواید برنامه ریزی

یکی از مهمترین کارها و مهارت هایی که در هدف گذاری و رسیدن به آن نقش کلیدی دارد، برنامه ریزی است، شاید تا به حال به صورت جدی برنامه ریزی نکرده باشید، یا حتی به آن اهمیت نداده باشید، اگر این طور است، لازم است بدانید که یکی از مهارت هایی که برای رسیدن به هر هدفی نیاز دارید، مهارت برنامه ریزی است. توانایی برنامه ریزی و اجرای آن تا رسیدن به هدف، باید در رأس همه ی توانایی های ما قرار بگیرد و دانستن فواید برنامه ریزی و نتایجی که از آن حاصل می شود، می تواند به این امر کمک کند، لازم است بدانیم که برنامه ریزی جزو لاینفک هدف گذاری است.

چرا برنامه ریزی اهمیت دارد؟

به صورت کلی، برنامه ریزی باعث می شود در وقت، انرژی و هزینه های ما صرفه جویی شود، همچنین از ابهام، سردرگمی، رفتن به مسیرهای اشتباه که نتیجه ی آن می تواند ده ها، صدها و هزاران ساعت تلاش بیهوده و یا هزاران یا حتی میلیون ها تومان ضرر باشد، جلوگیری کند.

برنامه ریزی ، دستیابی به هدف را امکان پذیر می کند، اگر ما ندانیم برای رسیدن به هدف چه کارهایی باید انجام دهیم و اینکه کدام کارها مهم هستند و کدام از کارها مهم نیستند و کدام یکی را باید اول انجام داد و کدام را دوم، چطور می توانیم عملکرد بالایی داشته باشیم و بتوانیم به هدف خود برسیم.

*******************

 برنامه ریزی چیست؟

برنامه ریزی فرایندی است که ما طی می‌کنیم تا در آن بتوانیم برنامه‌ها، کارها و اموراتمان را سازماندهی و ساماندهی کنیم. همه می‌دانند که برنامه داشتن امر مهمی است زیرا حرکات و مسیری که می‌خواهیم طی کنیم را از قبل تعریف می‌کند و برای ما مشخص می‌کند.

برنامه ریزی یک فرآیند است به این معنا که همواره حتی تا انتهای زمان اجرا باید بروی اجزاء آن فکر و تمرکز کرد و تنها به طراحی آن کفایت نکنیم. به این علت که باید آن را رصد کنیم و در صورت نیاز اصلاح کنیم.

برنامه ریزی‌ها را هم به صورت فردی و هم گروهی می‌توان انجام داد. و طبیعی است که برای یک طرح ریزی به صورت گروهی باید از افرادی استفاده کرد که در زمینه مورد نیاز طرح، دارای تخصص یا ایده باشند و توانایی تحلیل و بررسی را داشته باشند.

همچنین طراحی برنامه‌های ما مبتنی ناظر بر اهدافی است که می‌خواهیم به آن برسیم. ما برای تحقق اهدافمان باید یک سری کارها را انجام دهیم و سعی کنیم به بهترین نحو ممکن آن کارها انجام شوند تا بهترین نتیجه را بتوانیم بگیریم. برنامه ریزی به ما کمک می‌کتد که دقیقا به این “بهترین نحو ممکن” دست پیدا کنیم.

این مطلب به بدرد چه کسانی نمی‌خورد؟

باید اذعان کنم که این مطلب مخاطبان خاص خود را دارد. افرادی که در لحظه تصمیم می‌گیرند و اجرا می‌کنند، کسانی که قید و بند خاصی برای کارها و بهره گیری از منابع زمانی و مالی‌شان ندارند و یا کسانی که کار مهمی ندارند، به این مطلب نیازی پیدا نخواهند کرد. البته خواندن و یادگرفتن و دانستن موارد ارائه شده خالی از لطف نیست، اما اهمیتش را کسانی درک خواهند که سر و کار مداوم با این قبیل مسائل دارند.

پایه‌های برنامه ریزی

برنامه ریزی چند اصل مهم دارد که با هم ارتباط نزدیک و قابل ملاحظه‌ای دارند. عمده اصول زیر را با دو نوع مثال فردی و سازمانی توضیح خواهم داد.

زمان

مدت انجام: یک کار یا مجموعه‌ای از امور را که قصد برنامه ریزی دارید، باید به مدت انجام آنها دقت کنید. مدت انجام یعنی اینکه برآورد کنید چقدر زمان مناسب آن کار نیاز است، ضرب الاجلی به همان میزان + ضرایب فنی آن لحاظ شود.

اگر به یک مهمانی خانوادگی می‌روید، چقدر زمان برای آن اختصاص می‌دهید؟ یک ساعت، دو ساعت، نیم روز، کمتر، بیشتر. از اول بدانید تا کارهای بعدی‌تان را بتوانید چینش کنید.

همچنین اگر می‌خواهید طرح ساماندهی و رفع مشکلات رایانه‌های یک شرکت بزرگ را ارائه دهید، باید مدت زمانی برای آن معین کنید تا در زمان مقرر شروع و پایان یابد و خللی در امورات شرکت پیش نیاید.

مقطع زمانی: هر کاری که بخواهیم انجام دهیم، به هرحال در یک بستر زمانی صورت می‌پذیرد. از چند لحظه، تا چند روز، ماه یا حتی سال. مقاطع زمانی در برنامه ریزی‌های میان مدت بسیار مهم هستند و برنامه‌ریزی‌های بلند مدت را هم تحت الشعاع قرار می‌دهند.

به عناون مثال من یک مسافرت تفریحی خانوادگی می‌خواهم برای خودم ترتیب دهم، و تصمیم می‌گیرم که این مسافرت را در هفته اول مهرماه انجام دهم. آیا زمان مناسبی را انتخاب کرده‌ام؟ اگر فرزند محصل داشته باشم قطعاً خیر، چون فرزندم در همان مقطع زمانی باید به مدرسه برود.

یا یک مدیر تصمیم می‌گیرد برای ایجاد انگیزه و انرژی بخشی به کارکنان یک جشن ویژه ترتیب دهد، پس باید به چند مقطع زمانی حساس باشد، اول اینکه جشن در ایام سوگواری‌های متعارف نباشد، دوم اینکه به لحاظ کاری، شرایط و زمینه‌ها فراهم باشد، یا حداقل از این لحاظ مشکلی وجود نداشته باشد.

افراد

طراحان: چه کسانی برنامه ریزی را طراحی می‌کنند، چه کسانی مشاور طراحی هستند؟ پیش از آغاز فرایند برنامه ریزی در هر سطحی این دو سوال _ و موردی که در ادامه خواهیم پرداخت _ باید پاسخ داده شوند. دانستن این دو مورد از این نظر بسیار مهم است که خود فرایند برنامه ریزی را با چالش مواجه نکند. اگر مشخص نباشد که چه کسانی در طراحی برنامه مورد نظر نقش دارند، ممکن است در میانه راه با مشکل مداخله افراد مواجه شوید.

همچنین اگر مشاوران طراحی معین نباشند، با آراء و نظرات مختلفی مواجه خواهید شد که نمی‌دانید سخن کدامیک را در برنامه ریزی خود دخیل کنید.

مجریان: چه کسانی باید برنامه‌ای که طرح‌ریزی شده را اجرا کنند؟ این افراد را هم دقیقاً مشخص کنید. اگر وسعت برنامه شما بزرگ است می‌‌توانید از گروه‌های افراد استفاده کنید و این گروه‌ها را معین کنید. در هر صورت مجریان طرح باید معلوم باشند تا بعداً بتوانید روند اجرا شده را به خوبی پایش کنید و اصلاحات لازم را انجام دهید.

مکان

اگر برنامه‌ای که قصد اجرای آن را دارید به مکان خاصی وابسته است، باید نسبت به آن مکان احاطه داشته باشید و ویژگی‌ها، ملاحظات لازم را در نظر بگیید.

به عنوان مثال اگر به مسافرت می‌روید، و مقصد خاصی را مد نظر دارید، شاید (علت بکار بردن لفظ شاید را در آینده خواهید فهمید) بهتر باشد که محل اسکان خود را از قبل تعیین و رزرو کرده باشید، خصوصاً اگر در مقطع پر سفری از سال و به مقصد مسافر پذیری می‌روید.

یا اگر اجرای یک پروژه عظیم مثل ساخت یک نیروگاه را در نظر دارید، باید به محل استقرار آن، بُعد مسافت، امکان تأمین خوراک نیروگاه، ویژگی‌های زیست محیطی، مکانیک خاک آنجا و بسیاری از عوامل توجه ویژه داشته باشید.

افعال

چه فعالیت‌هایی لازم است انجام شوند تا برنامه مد نظر شما کاملا اجرا شده دانسته شود؟ برای کارهای فردی و پروژه‌های بسیار کوچک معین بودن و نوشته بودن این کارها به احتمال زیاد کفایت می‌کند، ولی پروژه‌های بزرگ و عظیم می‌بایست جزئیات کارها توسط افراد خبره و نرم‌افزارهای مدیریت پروژه مدیریت و هدایت گردند. لذا باید خُرده کارها و عملیات‌های ریز و درشت معلوم باشند تا نقشه حرکت گام به گام و گام‌های موازی معلوم و دقیق گردد.

محدودیت ها

در اجرای برنامه مد نظر چه محدودیت‌هایی دارید؟ کجاها با محدودیت‌ها مواجه هستیم؟ چه از لحاظ منابع، چه نیروی انسانی، عوامل محیطی، استراتژی‌های سازمانی، و …

توانایی ها

از چه امکاناتی بهره‌مند هستیم و روی چه چیزهایی می‌توانیم برای رسیدن به اهدافمان حساب کنیم؟

به عنوان مثال برای رفتن به همان مسافرتی که قبل‌تر گفته شد، یک عامل محدودیت، زمان است، هم مدت اجرا و هم مقطع زمانی، نمی‌توانیم در ایام تحصیلی به مسافرت برویم، همچنین سفرمان نباید بیشتر از ۵ روز طول بکشد چون به همین اندازه از مرخصی‌ها می‌توانم استفاده کنم. از سوی دیگر با خودروی شخصی خودمان به سفر می‌رویم، پس جاهای بیشتری را می‌توانیم ببینیم و لذت بیشتری ببریم.

یا برای مثال ساخت نیروگاه، از شاید از لحاظ مالی در مضیقه باشیم(محدودیت)، ولی از توان طراحی و اجرای مهندسان شرکت خودمان می‌توان استفاده کرد (توانایی)

روش برنامه ریزی من

بعد از اینکه اطلاعات اولیه در مورد برنامه مورد نظرمان را بدست آوردیم، نوبت به طراحی طراحی ساختار برنامه و فرآیند برنامه ریزی می‌رسد. من از این روش استفاده می‌کنم:

ایده اصلی را می‌نویسم. سپس در مورد طراحان و مشاوران فکر می‌کنم. اگر فردی در دایره طراحان قرار گرفت، با یکدیگر مرحله بعد را انجام می‌دهیم، و مشاوران را بعد از آماده شدن طرح اولیه در جریان می‌گذارم.

مرحله بعد یک بارش فکری است که انجام می‌دهم. در مورد فعالیت‌هایی که باید انجام شود، فعالیت‌هایی که لازم است اجرا شوند را لیست می‌کنم. حتی جزئی ترین کارهای لازم را هم می‌نویسم. و سپس با درنظر گرفتن توانایی‌ها و محدودیت‌ها آنچه که اضافه است را حذف می‌کنم.

سپس محدودیت‌های زمانی را در مورد آنها لحاظ می‌کنم. هم مقطع اجرا را معین می‌کنم و هم برای بخش بخش کار ضرب الاجل معین می‌کنم.

مرحله بعد در نظر گرفتن و اعمال ملاحظات بعدی نظیر مکان و … است.

حال باید مجریان را مشخصی کنیم، کسانی که باید گام‌های اجرایی را بردارند تا طرح ما اجرا شوند و در نهایت یک طرح اولیه آماده می‌شود.

در زیر تصویر یکی از برنامه‌ریزی‌های اخیرم برای قرار دادن قابلیت تصمیم‌گیری جمعی عقلایی را مشاهده می‌کنید. این یک پپیش نویس است و طبیعی است در پیش‌نویس‌ها و طرح‌های اولیه بعضی‌گام‌ها جابجا شوند و یا مطالبی کم و زیاد شود.

***************

 

انسان باید کارها و فعالیت های خود را سامان دهد و جایگاه زمای همه خواسته ها و نیازمندی های خویش را معین کند فرد منظم و با برنامه در تاروپود زمان و مکان فعالیت ها و اعمال خود را چنان به جا و به اندازه قرار می دهد که در نهایت بافته ای زیبا و لطیف پدید می آورد. او به خوبی می داند آرزوها و خواسته های انسان، و نیازهای انسان آن چنان گوناگون و متنوع است که انجام همه آن ها از قدرت و توانش بر نمی آید. تا آن جا که تأمین همه آنها در ظرف کوچک شبانه روز نمی گنجد.

امام علی -علیه السلام: «همانا شبانه روز تو، تمام نیازهایت را پوشش نمی دهد، پس اوقات آن را بین کار و آسایش خود تقسیم کن»[1]از این رو است که او به ناچار از میان آنها مهم ترین ها را بر می گزیند و برای انجام هر یک، ساعت و زمانی مشخّص می سازد تا در طول زمان به گونه ای مستمرّ به آن ها بپردازد. بر این اساس است که از پراکنده ساختن زمان و فرسودن خویش در گذر آن می پرهیزد و از عمر خود ـ که اصلی ترین سرمایه اوست ـ بهترین بهره ها را می برد.

الف ـ تعریف برنامه ریزی:

در تعریف واژه و اصلاح برنامه ریزی، تعاریف و شناسه های گوناگونی به کار رفته است. یکی از این شناسه ها چنین می گوید: «پیش بینی خردمندانه و تنظیم هدفمند فعالیت ها و نیازمندی ها در مدت زمان (شبانه روز، هفته، ماه و سال) بر اساس اولویت ها و متناسب با توان و خواسته اجرا کننده»[2] بر اساس این تعریف یک «برنامه خوب» چنین تعریف می شود: «چینش و جایگزینی خردمندانه و آینده نگر فعالیت ها و نیازمندی ها، در ظرف زمان بر اساس اولویت ها و متناسب با توان و خواسته اجراء کننده»[3]

ب ـ آثار و برنامه ریزی:

برنامه ریزی آثار بسیاری را در بر دارد که در زیر به برخی از آنها اشاره می شود:

ـ وظایف و کارها و فعالیت ها با پیش بینی و دقّت خردمندانه انتخاب می گردد.

ـ خواسته ها و نیازها با اولویت مورد توجّه و گزینش قرار می گیرد.

ـ بهداشت جسم و روح و میزان توانایی های آن ها مورد توجّه قرار می گیرد.

ـ از فرصت ها و امکانات بیشترین استفاده و بهره وری می شود.

ـ عادت های مفید ایجاد می شود و در نتیجه کارها با سهولت بیشتری انجام می گیرد.

ـ بهره وری بیشتر از عمر و توانایی ها به دست می آید.

ـ با انجام پی در پی و بلند مدّت کارها و فعالیت ها، آن ها مفیدتر و محبوب تر می شوند.

ـ از فرسایش توان و پراکندگی و نگرانی، تشویش و سرگردانی پیش گیری می شود.

ـ ارزیابی، بررسی و پیگیری از نحوه انجام کار و پشرفت آن ممکن می شود.

این آثار، رسیدن به اهداف تعریف شده را ـ با استمداد از پروردگار متعال ـ آسان و ممکن می کند.

ج ـ ویژگی های یک برنامه ریزی خوب:

یک برنامه ریزی خوب دارای ویژگی هایی است که به برخی از آن ها در زیر اشاره می شود:

1ـجهت گیری به سوی اهداف تعریف شده و تأمین اهداف رفتاری.

2ـفراگیری زمان مند همه ی وظایف و فعالیت ها و نیازهای لازم بر اساس اولویت ها.

3ـهماهنگی و تناسب با توانایی ها و خواسته ها.

4ـرعایت بیشترین بهره وری و پوشش کامل زمان.

5ـتنوّع و توجّه به نشاط و شادابی و تأمین بهداشت جسم و روح.

د ـ مراحل برنامه ریزی:

برای تنظیم یک برنامه باید مراحل زیر در نظر گرفته شود:

1ـتعیین أهداف اصلی و فرعی

2ـفهرست کردن خواسته ها و نیازهای لازم

3ـفهرست کردن وظایف و کارها و فعالیت های لازم برای وصول به اهداف

4ـتعیین اولویت ها و ارزش گذاری فهرست های بالا (با امتیاز دادن به آن ها از یک تا پنج)

5ـزمان سنجی برای هر یک از نیازها و فعالیت ها

6ـچینش مهم ترین وظایف و کارها و نیازها در ساعات شبانه روز، و اوقات هفته و ماه و سال

7ـاجرای آزمایشی برنامه و تصحیح و تکمیل آن پس از اجرای یک ماهه

8ـارزیابی پی در پی برنامه

تذکر 1:به جاست، برای موفقیت در برنامه ریزی و اجرای شایسته آن با یک یا دو نفر از استادان آگاه مشاوره داشته باشیم و از هدایت های آنان بهره مند شویم.

تذکر2:با یاری خداوند متعال و پایداری و پایبندی، به اجرای برنامه پرداخته و در صورت تخلف، برای خود تنبیه، جریمه و شیوه جبران مناسب در نظر بگیرند.

هـ ـ خواسته و نیازها:

سلسله نیازهای انسان به صورت های گوناگون تنظیم شده است. با توجه به فضای بحث حاضر (برنامه ریزی در راستای زندگی دانشجویی و طلبگی) به برخی از خواسته ها و نیازهای ضروری اشاره می نماییم:

1ـخواسته ها و نیازهای جسمی

2ـخواسته ها و نیازهای روحی و معنوی

3ـخواسته ها و نیازهای خانوادگی و عاطفی

4ـخواسته ها و نیازهای اجتماعی و سیاسی

5ـخواسته ها و نیازهای اخلاقی و تربیتی

وـ فعالیت ها:

در دوران طلبگی یا دانشجویی هر یک از طلاب یا دانشجویان به فراخور استعدادها و توانمندی های خود فعالیت هایی را انجام می دهند. مجموعه فعالیت هایی که هر شخص در دوران طلبگی یا دانشجویی خود باید به آن بپردازد به طور کلی عبارتند از:

1ـفعالیت های علمی و تحصیلی

2ـفعالیت های تعلیمی و تربیتی

3ـفعالیت های مطالعاتی و پژوهشی

4ـفعالیت های ارتباطی، فرهنگی، تبلیغی

5ـفعالیت های گروهی و جمعی

6ـفعالیت های سیاسی و اجتماعی

7ـفعالیت های هنری، مهارتی، فن آموزی

امام علی ـ علیه السلام ـ می فرماید:

«بکوشید تا لحظه های زندگی تان چهار قسمت داشته باشد: یک قسمت برای مناجات با خدا و یک قسمت برای کسب معاش و یک قسمت برای معاشرت با برادران و معتمدینی که شما را به عیوبتان آگاه می کنند و با شما در ظاهر و باطن از سر اخلاص برخورد می کنند و بخشی را نیز به خوشی های حلال خود اختصاص دهید (بدانید که) با این قسمت بر سه قسمت دیگر قدرت می یابید

 

***********

چگونه برنامه ریزی کنیم تا موفق شویم

برای داشتن زندگی موفق باید هدف گذاری های مشخصی داشت.برای رسیدن به این اهداف باید بدانیم که چگونه برنامه ریزی کنیم.برنامه ریزیهای مختلفی برای کار،درس و زندگی شخصی می توان داشت.

برای کارهای روزانه خود جدولی تهیه کنید.کارهای خود را اولویت بندی کنید .از بلند پروازی دوری کنید .وقت خود را تنظیم کنید وزمان را مدیریت کنید .از تنبلی دوری کنید .اضطراب خود را کنترل کنید به خود انگیزه کافی در کارها رابدهید .یک برنامه ریزی خوب باید ساده باشد.یک برنامه ریزی خوب باید طوری باشد که در زمانی کوتاه بتوان آن را نوشت.

به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از ساعت 24، یک برنامه متناسب باید انعطاف پذیر باشد.به این معنی که هر زمانی نیاز بود بتوان تغییراتی در آن اعمال کرد. یک برنامه خوب باید به شما کمک کند تا متوجه شوید که کارها طبق برنامه ریزی انجام شده است یا نه .کارهای خود را درجه بندی کنید که کدام کارها مهمتر هستند و کدام کارها از اهمیت کمی برخوردارند. می توانید یک جدول مشابه جدول زیر درست کنید. یک خودکار بردارید تمام کارهایی راکه می خواهید انجام دهید وارد جدول کنید شما بااین کار متوجه خواهید شد که به طور مثال چقدر مطالعه کرده اید. البته در جدول ذیل اولویت بندی انجام نشده است و تنها نمونه است.با استفاده از این جدول تا حدودی می توانید راه خود را برای اینکه چگونه برنامه ریزی کنیم پیدا کنید.

نظرات و ارسال نظر