تحقیق در مورد شهرستان ساری + اطلاعات کامل درباره شهر ساری
تحقیق در مورد شهرستان ساری + اطلاعات کامل درباره شهر ساری
***************
شهرستان ساری یکی از شهرستانهای استان مازندران در ایران است. این شهرستان در شرق استان مازندران قرار دارد و از ۶ بخش مرکزی، رودپی شمالی، رودپی، چهاردانگه، دودانگه، کلیجان رستاق تشکیل شدهاست. شهرستان ساری از شمال به دریای مازندران و شهرستانهای میاندرود و نکا از مشرق و جنوب به استان سمنان و از مغرب به شهرستانهای قائمشهر و سوادکوه و جویبار محدود میشود. این شهرستان از پرجمعیتترین شهرستانهای شمال کشور است. مرکز این شهرستان، شهر ساری است که همزمان، مرکز استان مازندران است.
ساری (به انگلیسی: Sari) مرکز شهرستان ساری و استان مازندران در شمال ایران، پرجمعیتترین شهر استان مازندران و از بزرگترین و پرجمعیتترین شهرها در شمال کشور است. این شهر همچنین یکی از قدیمیترین شهرهای شمال ایران محسوب میشود
بر اساس اکتشافات اخیر، قدمت سکونت انسان در ساری هم عصر با روستای تیرکلا (ساری) و به شش هزار سال میرسد.
به مردم اهل ساری، سارَوی گفته میشود. طبق گزارش مرکز آمار در تابستان ۹۶، ساری بهعنوان اولین شهر برتر گردشگرپذیر ایران با بیش از دومیلیون سفر تابستانی شناختهشد
همچنین در نوروز ۹۵، ساری بههمراه رامسر شهرهای برتر گردشگری ایران شدند
این شهر با برخورداری از کوه، جنگل و دریا دارای آبوهوای معتدل و مرطوب است. گرچه در مقایسه با سایر شهرهای مازندران، ساری هوای ملایمتری دارد، ولی طبق آمار سالهای اخیر، بارندگی در ساری کاهش یافتهاست
ساری پایگاه و پایتخت آقامحمدخان و ایران کمی پیش از تاجگذاری قاجاریه بوده و به سه منطقهٔ شهری تقسیم میشود. جمعیت این شهر طبق سرشماری ۱۳۹۵، ۳۴۷،۴۰۲ نفر بودهاست.
همچون سایر شهرهای شمالی، ساری از تولیدکنندگان مرکبات و یکی از قطبهای تولید برنج و فرآوردههای دامی کشور است
همچنین شرکت چوب و کاغذ مازندران، بزرگترین تولیدکننده کاغذ در خاورمیانه، در ساری قرار دارد
ساری به دلیل قرار گرفتن در شاهراه مسیر ارتباطی شرق به مرکز ایران از اهمیت خاصی برخوردار است. این شهر از شمال به دریای خزر و باغات میوه و از جنوب نیز به جنگل و رودخانه ختم میشود
موقعیت جغرافیایی و مجاورت با دریا و کوه سبب تنوع زندگی جانوری در ساری شده و مجموعهای از جانوران کوهستانی، جنگلی، جلگهای و همینطور پرندگان بومی مهاجر و آبزیان، شرایط زیستی متنوعی را به وجود آوردهاست
پناهگاه حیات وحش سمسکنده، دشت ناز، دودانگه و چهاردانگه و منطقه حفاظتشده بولا در حومه ساری واقع شدند.
جغرافیای ساری:
شهر ساری واقع در کوهپایههای رشته کوه البرز دارای دو بخش کوهستانی و دشت میباشد در طول جغرافیایی ۵۳ درجه و ۵ دقیقه و عرض ۳۶ درجه و ۴ دقیقه از خاور به فاصله حدود ۱۰ کیلومتر به شهرسورک و شمال خاوری به فاصله حدود ۲۵ کیلومتر به نکا و به فاصله ۴۵ کیلومتر به بهشهر و ۱۳۰ کیلومتر به گرگان و ۶۹۰ کیلومتر به مشهد و از شمال به فاصله ۲۷ کیلومتر به دریای مازندران و از شمال به فرحآباد (ساری) و جویبار و لاریم و از باختر به فاصله ۱۰ کیلومتر به قائمشهر و از باختر به بابل به فاصله تقریبی ۵۰ و آمل به فاصله تقریبی ۷۰ کیلومتر و از جنوب به فاصله ۳۰ کیلومتر به سد شهید رجایی (سلیمان تنگه) و بوسیله آزادراه در حال ساخت کیاسر به فاصله تقریبی ۶۰ کیلومتر به کیاسر و از آنجا به شهرستانهای دامغان و مهدیشهر و همچنین شهرسمنان (تقریباً ۱۲۰ کیلومتر) محدود است. همچنین ساری به فاصله کمتر از ۱۵۰ کیلومتر از تهران واقع گردیده و توسط جاده فیروزکوه ۲۶۵ کیلومتر و توسط جاده هراز ۲۵۰ کیلومتر و به وسیله راهآهن شمال ۳۵۴ کیلومتر با تهران فاصله دارد
▪ مقدمه
برای بیان تاریخچه ساری ابتدا مختصری به تاریخچه مازندران (تپورستان)اشاره میکنیم تا بهتر ساری را بتوانیم معرفی کنیم و شناخت بهتری نسبت به تاریخچه ساری پیدا کنیم.
▪ تاریخچه مازندران
پیش از ورود آریاییان به ایران و مازندران مردم بومی این منطقه از راه شکار و گله داری امرار معاش میکردند. مطالعات باستان شناسی در غارهای کمربند و هوتو بهشهر حضور انسان در مازندران را به حدود ۹۵۰۰ پیش از میلاد میرساند . آریایی نژادان مهاجرت خود را از سرزمین های شمال شرقی مرزهای کنونی ایران در حدود هزاره سوم پیش از میلاد آغاز کردند، با بومیان در آمیختند یا بر آنان فائق آمدند.
مازندران کنونی بخشی از سرزمین گستردهتری است که در متون تاریخ از آن با نام «فرشوارگر» و «پتیسخوارگر» یاد کرده اند .
محققان ، مازندران و گیلان را به سبب هم جواری و نیز به سبب اوضاع طبیعی و جغرافیایی مشابه ، عموماً با هم نام میبرند و همه مناطقی که در جنوب دریای مازندران و میان آذربایجان و خراسان قرار دارند را یک ناحیه میدانند . از این حدود در زمان هخامنشیان در کتیبه بیستون نام پتشواریش ضبط شده است . طبری ها و مردها تیره های ساکن این ناحیه همواره به عنوان بهترین تیراندازان در جنگ های شاهان هخامنشی با دولت های دیگر معرفی میشوند.
استرابن جغرافیانویس یونانی این محدوده را به صورت «پرخواترس» نام میبرد. طبری ها ومردها در جنگ داریوش سوم با اسکندر مقدونی در «گوگمل» حضور چشمگیری داشتند و مسئول نگاهبانی شاهنشاه و خاندان او بودند. اسکندر فاتح ایران نتوانست از طریق جنگ طبرستان را تسخیر کند.
طبرستان به علت وضعیت خاص اقلیمی از ایام باستان جایگاه و پایگاه اقوام خاندان های حاکم بود . نخستین کسی که در نوشته های مورخان به عنوان حاکم شهرستان طبرستان از او یاد شده اتوفرادات یا فرهاد پارتی است . طبرستان به علت نزدیکی با سرزمین و دولت پارت تا انقراض اشکانیان عملاً زیر استیلای دولت اشکانی قرار داشت . در زمان دولت ساسانی نیز شاهنشاهی این ناحیه به فرمان یک شاه بود . چنانچه وقتی اردشیر بابکان به تخت نشست ، اداره این قسمت از ایران به دست «گشنسف شاه» یا «جسنسف شاه» بود .
واژه مازندران که از نظر جغرافیایی بخش بزرگی از طبرستان بوده است . در حوالی سده هفتم هـ.ق جانشین نام طبرستان شد.
سلسله های مازندران
سلسه های مشهوری که اغلب همزمان سرزمین مازندران را در دوره اسلامی در اختیار داشتند ، با ذکر شاهان ، افراد شاخص و زمان حکومتشان عبارتند از :
۱. آل قارن
از سال ۵۰ قبل از هجرت تا سال ۲۲۴ هـ. .ق ، محدوده حکومت این سلسله اغلب جبال مازندران بود و افراد شاخص آن عبارتند از : قارن پسر سوخرا ، ونداد هرمز پسر سوخرا، مازیار پسر قارن .
۲. سلسله آل گاوباره
از سال ۴۰تا ۱۴۴ هـ. ق شاهان این سلسله اغلب در دشت مازندران و گرگان حاکم بودند افراد مشهور آن عبارتند از :دابویه پسر گاوباره ، سارویه پسر فرخان بزرگ ، اسپهبد خورشید پسر دازمهر.
۳. شعبه دیگری از سلسله آل گاوباره
با نام پادوسپانان که قلمرو حکومتشان غرب مازندران و رویان ، نور ، کجور و لاریجان بود . از سال ۴۰ تا ۱۰۰۲ هـ.ق (عهد شاه عباس کبیر صفوی ، نزدیک به یکهزار سال) پادشاهان مشهور این سلسله پادوسیان اول پسر گاوباره شهریار ابن پادوسیان ، ملک بهمن پسر کیومرث بودند .
۴. پادشاهان باوند یا اسپهبدان
از ۴۵ تا ۳۹۷ هـ.ق باوندیان به سبب حکومت در جبال مازندران یعنی قسمتهای سوادکوه و دودانگه کنونی ساری (فریم) ملک جبال خواهنده میشدند.
مشهورترین ملوک این سلسله «باو» نوه «کیوس» برادر انوشیروان ساسانی ، اسپهبد شروین پسر سرخاب شهریار پسر شروین بودند .
۵. آل وشمگیر یا آل زیار
از سال ۳۱۶ تا ۴۷۰ هـ.ق ؛ محدوده حکومت این سلسله شرق مازندران بود و شاهان مشهور آن مرداویج پسر زیار ، قابوس ابن وشمگیر شمس المعالی ، گیلانشاه پسر کیکاوس بودند .
۶. مرحله دوم حکومت باوندیان موسوم به اسپهبدان باوند
از ۴۶۶ تا ۶۰۶ هـ.ق ؛ این سلسله بعد از تسلط بر آل زیار سرزمین طبرستان را متصرف شد. پادشاهان معروف آن اسپهبد حسام الدوله شهریار پسر قارن ، شاه غازی رستم پسر علاءالدوله بودند .
۷. باوندیه معروف به کینخواریه (دوره سوم سلاطین آل باوند)
از سال ۶۴۷ تا ۷۵۰ هـ.ق ؛ حکام این سلسله بر نواحی آمل فرمانروایی داشتند و شاخص ترین آنها عبارتند از حسام الدوله اردشیر ابوالملوک تاج الدوله یزد جرد .
۸. نمایندگان خلفا
از سال ۱۴۴ تا ۱۶۹ هـ.ق اعراب مداوم و بالاستقلال نتوانستد به سراسر مازندران و طبرستان دست یابند و حکومتشان در مدت ۲۵ سال همواره با تعرضات و جنگ سلاطین محلی مواجه بود. از این رو ناگزیر به ساختن پادگان های نظامی در دشت مازندران پرداختند . شاخص ترین این گروه از نمایندگان خلفا «ابوالخصیب مرزوق سندی» بود که ساری به دست او گشوده شد .
۹. سادات حسنی و حسینی و مرعشیان
بر خلاف نمایندگان خلفا که میخواستند مازندران را به قدرت شمشیر خویش بگشایند .
از راه تبلیغ دین ومذاهب تشیع توانستند در بین طبقات مردم این سازمان رسوخی عاطفی داشته باشند. تا اینکه پس از استقرار پایه های قدرت اقدام به خروج کردند و حدود ۷۵۰ سال در نواحی مختلف آمل ، ساری ، و جبال تسلط یافتند و فرمانروایان دودمان های محلی نیز به سبب علایق مذهبی وجود و تظاهر آنها را تحمل میکردند . مشهورترین این سلسله از سادات مازندران عبارتند از حسن بنی زید (داعی کبیر) ،ناصر کبیر (ناصر الحق) ، میر قوام الدین مرعشی ، سادات مرتضایی در هزار جریب .
۱۰. دیگر سلسله ها :
در طول هزاره اول هجری هم زمان با حکومت دودمان های متعددی که از آنها نام برده شد ، دست اندازهای دیگر هم از سوی فرمانروایان نواحی دیگر ایران و خارج از ایران به مازندران به عمل آمد که اهم آنها عبارتند از :
طاهریان ، صفاریان ، سامانیان ،غزنویان و همچنین تیموریان که دوران تسلط و جنگ و گریزشان کوتاه بود .
۱۱. از دوره صفویه به بعد
زمان حکومت های ملوک الطوایفی در مازندران به سرآمد و این سرزمین رسماً تابع حکومت مرکزی ایران شد . شاهان صفوی ، افشاری ،زندی و قاجاری مازندران را به عنوان ایالتی از ایلات ایران در اختیار داشتند .
▪ پیشینه ساری
ساری مرکز استان مازندران در شمال ایران و از بزرگترین شهرهای ناحیهٔ شمالی ایران و بزرگترین شهر مازندران است. به مردم اهل ساری، سارَوی گفته میشود.
ساری اولین پایتخت ایران در زمان پادشاهی قاجار بوده است. ساری به سه منطقهٔ شهری تقسیم می شود و طبق سرشماری ۱۳۸۵ ، جمعیت آن ۲۶۱٬۲۹۳ نفر برآورد شدهاست. فرودگاه دشت ناز به عنوان بزرگترین فرودگاه شمال ایران در این شهر قرار دارد.
در مورد تاریخچه ی شهر ساری نظرات مختلفی وجود داره.مثلآ بسیاری از مردم ساری این طور فکر می کنن که شهر ساری رو شاهزاده ای به نام سارویه بنا کرده که به مرور زمان نامش از سارویه به ساری تغییر کرده اما نظر برخی مورخان از جمله آقای حسین اسلامی (نویسنده کتاب تاریخ ۲۵۰۰ ساله ساری (متفاوته. متن زیر که از این کتاب تلخیص شده اگر چه کمی طولانی به نظر می رسه اما به نظر من ارزش خوندن داره.
▪ تاریخ
شهر ساری از جمله شهرهای باستانی استان مازندران است. در نقشه های جغرافیایی زمان هخامنشیان تنها یک شهر در کنار دریای خزر مشاهده می شود و نام آن زادکارتا است ومکان تاریخی شهر زادکارتا دقیقاً با جایگاه کنونی ساری همخوانی دارد. گرچه برخی محققین بنیاد شهر ساری را از اقدامات فرخان بزرگ می دانند، ولی با مرور تاریخ مازندران می توان باور داشت که ساری کنونی بر روی لایه های شهری ساخته شده که از قرون ماقبل از اسلام مرکز ایالت شمالی ایران بوده است. ساری پایتخت فرمانفرمایان آل طاهر و پادشاهان آل علی بن حسن و محمد زید در قرن سوم و تا سال ۶۳۵ هجری هم مرکز آل باوند بود. دیوارهای ساری در سال ۱۷۹ هجری به وسیله عبدالملک بن مقفع مرمت شد. شهر ساری را روسها در سال ۲۹۸هجری قمری آتش زدند و در سال ۳۲۵ هجری قمری شهر از سیل آسیب سخت دید به طوریکه مردم آن مجبور شدند به کوهها پناه ببرند.
ساری در قرن هفتم هجری توسط مغولان صدمه بسار دید بطوریکه وقتی حمد ا.. مستوفی در مورد این شهر می نوشت این شهر تقریباً ویرانه بود. در سال ۷۶۹ هجری تا ۷۷۷ هجری قمری سیدکمال الدین قوام الدین مرعشی دیواری دور شهر ساخت و آنرا با خندقی عمیق محصور کرد. و در درون دیوار قله ای و قصری بر پا ساخت و شهر را دوباره بنا کرد. در سنه ۷۹۵ هجری قمری لشکر امیر تیمور شهر را غارت کردند و فاتح مزبور به قتل عام اهالی فرمان داد و شهر در دوره حاکم جدید که جمشید بن قارن غوری نام داشت از لطمه بهبود یافت و پایتخت مازندران باقی ماند. بنابراین ساری از جمله شهرهایی بوده که از دوران بسیار طولانی مسکون بوده و مرکز هسته اولیه شهر ساری بافت قدیم شهر بوده است.
تا زمان حمله اعراب به ایران و پیروزیشان در این سرازمین، مازندران یکی از ساتراپهای ایران به شمار میآمد که مرکز آن همین شهر ساری بود. ولی مردم این منطقه مخالفتهای بسیاری انجام میدادند که باعث شد از دوره هخامنشیان پادشاهان ایران برای این منطقه فردی را موظف کردند که به زادراکرتا(ساری)بیاید و منطقه را تحت امنیت داشته باشد.
عمارت تابستانی آقا محمد خان قاجار در ساری
از اواخر دوره ساسانیان تا اوایل صفویان شهر ساری پایتخت دو سلسله باوندیان و قارنوندیان بود. سلسله قارنوندیان در زمان هارون الرشید با مرگ مازیار برافتادو ولی باوندیان تا ۷۵۰هجری در ساری و فریم حکومت میکردند که از نظر مدت زمان حکومت طولانی ترین سلسله مستمر پادشاهی جهان حتی از طولانی تر از سلسله های فراعنه در مصر می باشد . در این سال حکومت تازه بنیان کیاهای جلال باوندیان را سرنگون کرد و در ساری مستقر شد. ولی مردم از این شاهان زورگو راضی نبودند بنابرین مرعشیان و سپس صفویان به این شهر دست یافتند. شاهان صفوی به این شهر علاقهمند شدند و در زمان ایشان پایتخت تابستانی صفویان در فرحآباد ِساری بود. پس از صفویان ساری به دست نادرشاه افتاد.
پس از مدتی دوباره قاجاریان مرکزیت را به ساری برگرداندند و تا کنون ساری مرکز استان مازندران ماندهاست،لازم به یاد آوری است که ساری در زمان قاجار برای مدت کوتاهی به عنوان اولین مرکز حکومت قاجار و پایتخت ایران مورد استفاده قرار می گرفت.
▪ پیشینه
▪ بنیان و نامگذاری
بنای ساری مرکزاستان مازندران رابه توس پسر نوذر نسبت میدهند که در قرن اول هجری به دست فرخادبن دابویه تجدید بناشدهاست. ریشه نام ساری نامشخص است. چند گمانهزنی غیر علمی در این مورد وجود دارد که عبارت است از: یونانیان باستان آن را زادراکارتا، پایتخت تمدن هیرکانیا، ذکر میکنند، اشپیگل شرق شناس و نئونازیست آلمانی آورده که نام ساری کنونی برگرفته از نام قوم سائورو بوده که پیش از هجوم اقوام آریایی به ایران در شهر باستانی اسرم، که هم اکنون نام دهی در ۱۰ کیلومتری ساری است، زندگی میکردهاند. ادوارد پولاک گمان دارد که نام ساری دگرگونی واژگانی سادراکارتا میباشد، دکتر اسلامی نیز در کتاب خویش نوشته که احتمال آنکه زادراکارتا از نام زردگرد، باشد نیز است.در کتاب تاریخ باستان نام سارو به معنی شهر زرد برای ساری به کار میرود؛ که دلیل آن را وجود درختان متعدد مرکبات خصوصا نارنج و لیمو میداند. همچنین ذکر میکند که احتمالا زادراکارتا و سارو یکی هستند. ظهیرالدین مرعشی نیز در کتاب « تاریخ طبرستان و رویان و مازندران » به روایت نوشته است که فرخان بزرگ شهر ساری را به نام فرزندش، سارویه ساخته است.
▪ تاریخچه شهر ساری
به طور دقیق تاریخ به وجود آمدن ساری را نمیتوان تشخیص داد زیرا در کهنترین آثار مربوط به ماقبل تاریخ نوین جهان نیز نام آن بوده است ولی قدر مسلم آنکه بدون هیچ تردیدی نظام شهری آن به بیش از ۲۵۰۰ سال می رسد. بر اساس شاهنامه فردوسی توسعه بنای آن را به اسپهبد طوس پور نوذر به دلیل به جا گذاردن یادگار پدرانش (منوچهر، ایرج، فریدون) نسبت می دهند، و بر اساس روایت تاریخ نویسان یونانی در زمان هخامنشیان پایتخت تمدن هیرکانیا و به نام زادراکارتا بوده است ( منابع ایرانی در جنگ ها از بین رفته اند ). پس از حمله اسکندر مقدونی آن شهر در آتش با خاکستر یکسان گردید (این اقدام اسکندر به واضح نشان از وجود تمدن پیشرفته آن زمان در آن شهر را می دهد) و طبق سیاست های اسکندر مقدونی شهری جدید در کنار آن ساخته گشت و نام آن را تمبراکس (سیرینکس) که نام یکی از سرداران سپاه اسکندر بود نهادند. شایان ذکر است که بنای آن شهر حدود ۱۲ کیلومتر با بنای شهر کنونی ساری فاصله داشت و در نزدیکی روستای اسرم کنونی ساخته گشته بود. بر اساس تحقیقات باستان شناسان در زمان ساسانیان تمدنی بزرگ در این ناحیه بوده است. چنانکه در زمان احداث خط راه آهن و حفاری های مربوط به آن کوزه ها و سفالهای مربوط آن زمان بدست آمد.
براساس برخی مستندات تاریخی فرخان بزرگ در سال ۵۶ ه.ق. ساری را که برای مدت زمان طولانی مورد توجه واقع نگردیده بود را به کلی مرمت و بازسازی کرد بطوری که حتی بنای ساری را به وی نسبت میدهند. مدتی پسر فرخان حاکم ساری بود و پس از آن بدلیل تهاجمات دشمنان فرخان بزرگ، وی این دیار مرکز حکومت خویش نهاد. تا قرن دوم هجری دین مردمان آن زرتشتی بود و در آن سال ها سپاه خلیفه عباسی توانست به ساری حمله کرده و بدین جهت مردم را مسلمان نمایند ولی پس از رفتن آنها بدلیل ظلم و ستم خلیفه مردم باری دیگر به دین زرتشت پناه بردند تا آن جا که نمایندگان و مبلغان دین اسلام از طرف امام جعفر صادق توانستند با ایجاد گرمی و محبت در بین مردم آنان را به اسلام و مذهب شیعه بگروایند و بدین دلیل مذهب مردم مسلمان ساری از همان ابتدا شیعه بوده و است؛ در سال ۱۳۶ ه.ق. ملامجدالدین از طرف امام صادق به ساری آمد و پس از آن حضرت یحیی پور یحیی و حضرت سجاد و حضرت عباس از فرزندان امام موسی کاظم به ساری آمدند و در بین مردمان زندگی کردند و در این دیار درگذشتند.
▪ پس از اسلام
گیلان و مازندران تنها سرزمینهایی در آسیای غربی هستند، که در زمان حمله تازیان (اعراب) به ایران توسط ایشان فتح نشدهاست، زیرا گیلان و مازندران از همه طرف محفوظ هستند و راههای ورودی به این خطهها بسیار سخت بودهاست. کوهستانهای البرز باعث شده که سپاه اعراب نتواند وارد گیلان و مازندران شوند و این باعث شد که این سرزمینها هیچگاه با زور و ظلم فتح نگشتند. ولی در دوران عباسیان رسم بر این بود که شاهان ساری و شهریارکوه به کسانی که از ترس خلفای عباسی به مازندران پناه میآوردند، اموال بسیار و پناهگاهی برای معیشت میداد و بر همین اساس بسیاری از شیعیان و سیدان علوی، که با جور خلفای عباسیان مخالف بودند، به ساری یا آمل فرار میکردند. این سادات به مرور زمان مردم مازندرانی را که هنوز به زرتشت ایمان داشتند به دین اسلام آشنا کردند و طی مدتی سراسر مازندران به مذاهب مختلف تشیع گرویدند و سلسلههای مختلف به مذهب تشیع روی آوردند. نخستین مسجد جامع ساری پس از مرگ اسپهبد خورشید دابویی و سقوط حکومت وی در مهرماه ۱۴۰هجری شمسی، توسط مسلمانان و به امر ابوالخطیب بنیان نهاده شد.
▪ تاریخ معاصر
بی تردید رشد و ترقی ساری پس از قاجاریان بودهاست. آغا محمد خان قاجار مراسم تاجگذاریاش را در نوروز ۱۱۶۱ خورشیدی برابر ۲۱ مارس ۱۷۸۲ میلادی در ساری برگزار کرد.نظام شهری نوین ساری از آن زمان باقی ماندهاست و ساری یکمین شهر ایران بودهاست که ساخت راهآهن سراسری ایران از آنجا آغاز گشت[و پس از رضاشاه و در هنگام جنگ جهانی دوم به تصرف نیروهای شوروی در آمد و پس از جنگ جهانی نیز فرودگاه دشت ناز ساخته گردید و طرحهای توسعه به سمت خاور به وجود آمد و پس از انقلاب نیز، جادههای اطراف شهر توسعه داده شد.
بلدیه یا شهرداری ساری
همزمان با تأسیس بلدیه ساری، قانونی به تصویب مجلس رسید که بر آن اساس انجمن بلدیه وظیفه یافت نسبت به انتخاب شهردار با رأی مردم اقدام کند. در سال ۱۲۹۰ شمسی با پیشنهاد دولت وقت مبنی بر انفصال انجمن بلدیه موافقت گشت و در سال ۱۲۹۹ ضیاءالدین طباطبایی نهاد مستقلی مانند بلدیه را که به دولت وابسته بود را ساخت و در سال ۱۳۰۰ شمسی اداره بلدیه رسماً وابسته به دولت شد. آغاز به کار بلدیه در ساری مربوط به سال ۱۲۹۸ میباشد و «احمد ممنون» به عنوان نخستین شهردار ساری در سال ۱۳۰۱ معرفی شد.
▪ چشمه
چشمه باداب سورت زیباترین و بی نظیرترین چشمه جهان چشمههای باداب سورت در سال ۱۳۸۷ به عنوان دوّمین اثر طبیعی ملی ایران ثبت شد. در سال ۱۳۸۷، کوه دماوند، چشمههای باداب سورت و سرو ابرکوه به عنوان سه اثر طبیعی بهوسیلهٔ سازمان میراث فرهنگی ثبت شدند. چشمه های باداب سورت بعد از چشمه پامو کاله ترکیه به عنوان دومین چشمه آب شور جهان ثبت جهانی شده است. چشمههای باداب سورت واقع در استان مازندران، شهرستان ساری، بخش چهاردانگه، دهستان پشتکوه، روستای قلعه سر، قرار دارد. چشمههای باداب سورت شامل دو چشمه با آبهای کاملاً متفاوت از لحاظ رنگ، بو، مزه و حجم آب است. چشمهٔ پر آب دارای آب بسیار شور و دارای استخری با قطر حدود ۱۵ متر و عمق زیاد است. چشمهٔ دوم که در بالادست و شمال غربی این چشمه قرار دارد، ترش مزه و دارای آبی به رنگ قرمز و نارنجی است، در اطراف چشمه کمی رسوب آهن نشستهاست. جریان آبهای رسوبی و معدنی این چشمهها طی سالها، در شیب پایین دست کوهستانی خود، صدها طبقه و دهها حوضچهٔ بسیار زیبا به رنگهای نارنجی، زرد و قرمز در اندازههای مختلف پدید آوردهاست. این طبقات و حوضچهها در واقع جاذبهٔ اصلی و ویژگی منحصر به فرد چشمههای باداب سورت است. زیبایی این طبقات و محل ویژهٔ قرارگیری چشمه در دامنهٔ کوهستان و چشم اندازهای اطراف به ویژه در غروب تحسین برانگیز است.
باداب ترجمهٔ تحتاللفظی واژهٔ مازندارانی «وا اُ» است. وا (باد) به نوعی درد (رُماتیسم) اشاره دارد که با استفاده از آب معدنی درمان میشود. همچنین باداب به معنی آب همراه با گاز است.
این چشمهها در ارتفاع ۱۸۴۰ متری واقع شدهاند و در ایران بینظیر هستند و تنها در شش کشور دیگر پدیدهای تا حدّی شبیه باداب سورت وجود دارد. اطراف چشمه پوشیده از درختچههای زرشک وحشی و ارتفاعات بالاتر پوشیده از جنگلهای سوزنی برگ است.
خبرگزاری مهر در گزارشی تصویری به تاریخ ۲۹ مهر ۱۳۹۱ اعلام کرد که این چشمهها در حال نابودی کامل هستند و این منطقه عاری از هر گونه مانع جدا کننده، حصار، نگهبان و حتی یک تابلوی اطلاعات یا راهنمایی و یا هشدار دهنده است.
▪ وضعیت طبیعی
▪ جغرافیای ساری
نقشهٔ آب و هوایی ایران؛ شهر ساری در شمال کشور قرار گرفته و آب و هوای آن خزری است.
شهر ساری واقع در کوهپایههای رشته کوه البرز دارای دو بخش کوهستانی و دشت میباشد در طول جغرافیایی ۵۳ درجه و ۵ دقیقه و عرض ۳۶ درجه و ۴ دقیقه از شمال خاوری به فاصله حدود ۲۵ کیلومتر به نکا و به فاصله ۴۵ کیلومتر به بهشهر و ۱۳۰ کیلومتر به گرگان و ۶۹۰ کیلومتر به مشهد و از شمال به فاصله ۳۵ کیلومتر به دریای مازندران و از شمال باختری به فرح آباد و جویبار و لاریم و از جنوب باختری به فاصله ۲۲ کیلومتر به قائمشهر و از باختر به بابل به فاصله تقریبی ۳۰ و آمل به فاصله تقریبی ۶۰ کیلومتر و از جنوب به فاصله ۳۰ کیلومتر به سد شهید رجایی (سلیمان تنگه) و دهکده آرامش و بوسیله آزادراه در حال ساخت کیاسر به فاصله تقریبی ۸۰ کیلومتر به دیباج و از آنجا به شهرستانهای دامغان و مهدیشهر و سمنان (تقریباً ۱۲۰ کیلومتر) محدود است. همچنین ساری به فاصله کمتر از ۱۵۰ کیلومتر از تهران واقع گردیده و توسط جاده فیروزکوه ۲۶۵ کیلومتر و توسط جاده هراز ۲۵۰ کیلومتر و به وسیله راه آهن شمال ۳۵۴ کیلومتر با تهران فاصله دارد.
▪ ساری در دوره صفوی
شاه عباس صفوی علاقه فراوانی به آباد کردن مازندران داشت و او دهکده طاهان در شمال شهر و نزدیکی ساحل دریا را شهر کرد و آن را مرکز مازندران کرد؛ پیتر دلاواله جهانگرد معروف ایتالیایی که به سال ۱۰۲۵ ه.ق. ساری را دید و یک شب در آن اقامت گزید درباره ساری چنین نگاشته است: « ساری حصار ندارد و تا چشم میبیند باغ های میوه و خصوصا مرکبات در آن بسیار فراوان است جالب آن جاست که سقف بسیاری از خانه ها مرکب از ساقه خشک غلات و گل مال است و فقط برخی از خانه ها سقف سفالی دارند، مردمانی بسیار مهربان دارد و آنان کمال لطف و محبت را نسبت به من روا داشتند؛ فردای آن روز به قصد عزیمت به فرح آباد که شاه در آن جاست ساری را ترک کردیم، چهار فرسنگ بین ساری و فرح آباد راه بود و فرح آباد با دریا دو مایل فاصله داشت و در میان راه اثرات درختان تازه قطع شده را میدیدیم و کارگران مشغول سنگ فرش جاده بودند وقتی به فرح آباد رسیدیم خبردار شدیم که شاه در آن جا نیست و شاه که نمیتواند در یک مکان ثابت بماند به دو فرسنگی غرب فرح آباد رفته بود.» و اما فرح آباد آن شهر زیبایی که شاه عباس بنا کرد عمر زیادی نداشت و در حمله شبانه روسها به آتش کشیده شد و پس از آن ساری باری دیگر مرکز مازندران گردید؛ پس از قتل نادرشاه، محمد حسن خان قاجار که توانست حکومت مازندران را به دست گیرد دستور داد تا از استرآباد تا شهسوار راه سنگ فرش را تعمیر کنند و او پلی بروی تجن کشید که به پل محمدحسنخانی مشهور گشت البته بعدها در اثرزلزله خراب شد ولی بخشی از ستون های پل مخروبه هنوز هم در کنار پل فعلی تجن باقی است.
ساری شهری ست کهن که در گذشته های نه چندان دور،دروازه هایی داشته که مورخان وسیاحان از آنها در نوشته هاشان یاد کرده اند.اینک تنها دروازه بابل(بارفروش قدیم)نامش برسر زبانهاست.
مقدسی جغرافی دان قرن چهارم هجری،ابن اسفندیار مؤلف کتاب تاریخ طبرستان ومیرظهیرالدین مرعشی درکتاب تاریخ طبرستان ورویان ومازندران؛از حصار گرد دور شهرساری سخن گفته اند.دیوار ساری که در دوره های تاریخی شکل های متفاوتی داشته ،گاهی محکم وبلند وگاهی نیمه مخروبه و ویرانه توصیف شده است.این دیوار دارای دروازه هایی بوده که اهالی برای آمدوشد به شهرهای دیگر استفاده می کردند.ملگونف جهانگرد روس می نویسد که مردم ساری دروازه ها را به نام جاهایی که بدان رفت وآمد می کنند نامگذاری کرده اند.ملگونف که طی سالهای ۱۲۷۴تا۱۲۷۶هجری قمری در زمان سلطنت ناصرالدین شاه قاجار به ساری سفر کرده است،چهار دروازه ساری را:دروازه بارفروش- دروازه فرح آباد- دروازه استرآباد- دروازه نقاره خانه یاارگ ،نام می برد.
رابینو مستشرق ومحقق مشهور که در سالهای ۱۲۸۸و ۱۲۸۹هجری قمری ،ساری را دیده است؛می نویسد که این شهر چهار دروازه با نامهای :بارفروش- چهل در(دروازه دختر)- فرح آباد(ملامجدالدین)- استرآباد؛می باشد.
مسعود میرزای ظل السلطان که در سال ۱۲۷۸ه.ق حاکم مازندران بوده است،در یادداشت های خود از چهار دروازه ساری با نامهای :نقاره خانه یادولت یاباغشاه- فرح آباد- استرآباد دروازه مخروبه بیرون دروازه استر آباد؛می نویسد.او از دروازه بارفروش در غرب ساری چیزی نمی گوید.دروازه مخروبه ای که او بیرون دروازه استرآباد نام برده به احتمال زیاد بنای قدیمی دروازه استرآباد بوده است.
نی پیه افسر انگلیسی که در سال ۱۲۹۱هجری قمری در ساری بوده ،چهار دروازه ی آن را این گونه روایت می کند:بارفروش- استرآباد- فرح آباد- چهل دختران.او می نویسدکه از میان این چهار دروازه تنها استرآباد سالم برجای مانده وبه خوبی تعمیر شده است.این دروازه در زمان بازدید وی ،یک پاسدار خانه وودو برج داشته است که سقف آن به گمان نی پیه مانند سقفهای چینی وتبتی دارای نقاشی بوده است.
بنابراین شهر ساری در دوره های تاریخی باتوجه به مستندات تاریخی،دارای چهار دروازه بوده است:
۱.دروازه بارفروش:دروازه ی غربی ساری که اهالی به طرف بارفروش می رفتند. که اینک مردم ساری آن را با نام دروازه بابل می خوانند گرچه دیگر دروازه ای وجود ندارد.
۲.دروازه استرآباد:دروازه ی شرقی ساری که بعدها به جهت تغییر نام شهر استرآباد به دروازه گرگان معروف شد.ناصرالدین شاه درسال ۱۲۹۲هجری قمری از این دروازه وارد ساری شده ودر یادداشت های خود از آن نام برده است.اسلامی مؤلف کتاب جغرافیای تاریخی ساری ،مکان این دروازه را درحدود میدان شهدای فعلی می داند.
۳.دروازه فرح آباد:دروازه ی شمالی ساری که درنزدیکی بقعه ملامجدالدین مکی قرار داشت وگویا تا پیش از احداث شهر فرح آباد توسط شاه عباس صفوی، به نام دروازه ملامجدالدین خوانده می شده است ولی از آن به بعد به هردو نام در کتابها ومستندات آمده است.
۴.دروازه نقاره خانه:دروازه ی جنوبی ساری که پیش از از دوره ی قاجار ،دروازه چهل دختران وچهل در نامیده می شد وپس از آن که قاجاریه روی کار آمدند؛با ساخت بناهای دیوانخانه وباغشاه که نقاره خانه نیز داشته است به دروازه ارگ وباغشاه و دولت ونقاره خانه مشهور شد.این دروازه در مکان میدان شهرداری (سبزه میدان) کنونی قرار داشته است.
آموزش
نخستین مدارس مازندران در دوره تسلط علویان طبرستان بر ساری به شکل مکتب خانهای ساخته شد. این مدارس در ابتدا مخصوص پسران بود و فقط فقه و مسائل دینی در آن تدریس میشد. نخستین مدرسهٔ مدرن شهر ساری در سال ۱۳۲۳ق / ۱۲۸۴خورشیدی توسط جمعی از سیاسیون ساروی تأسیس شد. این مدرسه در سال بعد با پشتیبانی لطفعلی خان میرپنجهٔ سالار مکرم (سردار جلیل) سالاریه خواندهشد. مدرسهٔ سالاریه با ۷۰نفر دانش آموز آغاز به کار کرد. این مدرسه دارای سه کلاس ابتدایی، سطحی یا فارسی و علمی بود. ولی مدتی بعد با فشارهای مخالفان مشروطه و برخی از مردم شهر، لطفعلی خان سردار جلیل از حمایت مالی مدرسه دست برداشت. در نتیجه مدرسهٔ ساری تعطیل شد. و دویست شاگردان آن بیمدرسه شدند. مدتی پس از تعطیلی مدرسهٔ سالاریه، دانش آموزان مدرسه و طرفدارانشان به انجمن حقیقت ساری متوسل شدند. سید حسین مقدس مدرسه را با نام جدید حقیقت در سال ۱۳۲۳خورشیدی در منزل علی بهروزی افتتاح کرد. پس از چندی آن هم بنابه دلایلی تعطیل گشت و بدین ترتیب چندین مدرسه در شهر به وجود آمد و پس از اندکی تعطیل شد. در سال سال ۱۳۰۵خورشیدی کلاسهای اول، دوم و سوم متوسطه در مدرسه احمدیه دایر شد و مدرسه به نام دبیرستان پهلوی تغییر نام یافت. در تاریخ ۴بهمن ۱۳۰۰خورشیدی نخستین مدرسه دخترانهٔ ساری با نام تربیت بنات، افتتاح شد. موسس مدرسه شخصی به به نام خانم فاطمه وکیلی دیپلم مدرسه آمریکایی تهران بودهاست.
مردم
▪ مشاهیر
▪ خسرو سینایی (زادهٔ ۹ دی ۱۳۱۹ در ساری)
کارگردان و فیلمنامهنویس ساروی است، که موفق به دریافت نشان شوالیه جمهوری لهستان از سوی رییسجمهور این کشور شده است. او این نشان را به خاطر ساخت فیلم مستند مرثیه گمشده که روایتگر مهاجرت هزاران لهستانی به ایران در ایام جنگ جهانی دوم است، دریافت کرد. همچنین ایشان نخستین کارگردان ایرانی است که پس از انقلاب اسلامی موفق به کسب جایزه از یک جشنوارهٔ بین المللی گردیده است.
▪ عبدالحسین مختاباد(زاده ۱۳۴۵- روستای امره ساری)
آهنگساز و خواننده موسیقی سنتی ایرانی است. وی در عرصه موسیقی تاکنون بیش از ۱۴ اثر تولید کردهاست.
او فارغالتحصیل کارشناسی علوماجتماعی از دانشگاه تهران، کارشناسی زبان انگلیسی از دانشگاه یورک کانادا، کارشناسی موسیقی از دانشگاه اوتاوا کانادا و دکترای موسیقی (آهنگسازی و اجرا) از دانشگاه گلداسمیت انگلستان میباشد.
▪ ماریا خرسند
از مدیران فناوری اطلاعات است که در سال ۱۳۳۶ (۱۹۵۷ میلادی) در شهر ساری متولد شد. در پانزده سالگی به لس آنجلس آمریکا رفت. فوق لیسانس مهندسی کامپیوتر را از دانشگاه فولرتون کالیفرنیا گرفت و در هنگام تحصیل در این دانشگاه با همسر سوئدی خود آشنا شد و پس از ازدواج با او، در سال ۱۹۸۷ میلادی به سوئد مهاجرت کرد. او در شرکت سونی اریکسون مشغول به کار است.
▪ ابن شهرآشوب
از مشاهیر تاریخ اسلام و نویسنده کتاب مناقب علی بن ابیطالب
▪ عماد رام
هنرمند و خواننده ایرانی است. او در یازدهم اسفند سال ۱۳۰۹ خورشیدی در ساری بدنیا آمدو در سال ۱۳۸۲ خورشیدی در کشور آلمان از دنیا رفت
▪ علی کردان
وزیر کشور ایران در دوره نخست ریاستجمهوری محمود احمدینژاد.
▪ ع.پاشایی
عیناله عسگری پاشایی معروف به ع. پاشایی نویسنده، مترجم، شاعر و شرقشناس ایرانی است. او طبق وصیت احمد شاملو سرپرستی آثار او را به همراهی آیدا سرکیسیان برعهده دارد.
احسانالله طبری (زاده: ۱۲۹۵ در ساری، درگذشته: ۹ اردیبهشت ۱۳۶۸ در تهران)
مشهور به «احسان طبری» «بانفوذترین، معروفترین و برجستهترین چهره نظری حزب توده ایران» شناخته میشد.
در برلین دوره آکادمی علوم اجتماعی را گذراندن و به دریافت مقام علمی «دکتر هابیل» در فلسفه دست یافت و سالها در دانشگاههای آلمان به تدریس اشتغال داشت. وی با زبانهای عربی و پهلوی و روسی و آلمانی و انگلیسی و فرانسوی و ترکی آذری و ترکی اسلامبولی آشنایی داشت و تخصصش در زمینه تاریخ فلسفه وادبیات بود.از وی ده ها جلد کتاب و مقاله منتشر شده است.
▪ کارن بزرگ؛ پادشاه طبرستان
ساری زمانی تحت فرمانروایی اسپهبد قارن (کارن) بود و به دلیل افتخارات بزرگی که او برای طبرستان آورد پس از گذشت چندین قرن هنوز از خاطره ها بیرون نرفته و یکی از خیابان های ساری به پاس زحمات بزرگ او بدین نام است(خیابان قارن که در مرکز شهر ساری قرار دارد و از پر رونق ترین نقاط ساری است) و پس از آن مازیار پور قارن حکومت کرد که او نیز مردی بزرگ بود و اقدامات نیک وی هنوز هم پابرجاست، سپس حاکمان منصوب یعقوب لیث صفاری و امیر اسماعیل سامانی تا سال ۲۹۸ در ساری حکمرانی کردند تاآنکه در آن سال روس ها ساری را به آتش کشاندند و پس از آن حکومت در دست آل زیار که اهل تسنن بودند و آل بویه که اهل تشیع بودند قرار گرفت تا سال ۴۲۶ که سلطان محمود غزنوی به ساری آمد و بسیاری از شهر را ویران نمود و آخرین نماینده غزنویان در ساری (رستم شاه غازی) تا به سال ۵۵۸ حکمرانی کرد، اومدرسه مرقدعلاءالدوله ( همان جایی که هم اکنون مسجد شاه غازی واقع است) را تجدید بنا نمود. بهنگام حمله مغول حسام الدین اردشیر از سلسله کینخواریه بجهت آنکه بتواند در برابر مغول ها مقاومت نماید پایتخت خویش را از ساری به آمل برد؛ پس از مغول ها مرعشیان که در اصل عرب بودند بر ساری حکم رانی کردند تا سال ۷۹۵ ه.ق. که تیمور به ساری حمله کرد و دستور قتل عام مردم را صادر نمود و با خاک یکسان کرد. پس از مرگ تیمور دگربار مرعشیان آمدند و پس از آن حکمرانی ساری در میان چند خاندان بود تا آن که سلسله آل جلاویه بر سرکار آمدند.
زبان
زبان مادری مردم مازندران زبان تبری است.
زبان عمده مردم ساری تا دوره صفویان فقط زبان تبری (مازندرانی) بود ولی با از بین رفتن سلسله باوندیان که حامی زبان تبری بود این زبان از رسمیت افتاد و خویشاوند نزدیک آن زبان فارسی جایگزین آن شد. تا قبل از سقوط باوندیان زبان مازندرانی با خط پهلوی نگاشته میشد و هنوز هم در گنبد لاجیم یا رسکت نمونه آن موجود است.
▪ مذهب
قاطبه مردم ساری مسلمان و پیرو مذهب شیعه دوازدهامامی میباشند.
▪ جمعیت
جمعیت این شهرستان با توجه به آمار ۱۳۸۷ و رشد آن تا کنون به بیش از نیم میلیون نفر رسیده و جمعیت این شهر طبق آخرین آمار وزارت کشور بعد از شمارش آرای ریاست جمهوری دهم به حدود ۲۸۵٫۳۲۰ نفر رسیدهاست.ولی در سال ۱۳۸۹ هر ساری طبق مجوز وزارت کشور به سه منطقه که هر کدام حدود ۱۱۰ تا ۱۲۰ هزار نفر جمعیت دارد تقسیم شد. بنابر این میتوان گفت جمعیت آن حدود ۳۳۰۰۰۰ نفر میباشد و بزرگترین و پر جمعیت ترین شهر مازندران است. ساری پذیرای مهاجرین ترک، ترکمن، شهمیرزادی، کرد، ارمنی، گرجی، اصفهانی، عرب، بلوچ و… بودهاست که در طول قرنهای مختلف به ساری آمدند و یا پس از مدتی تعداد آنها کم شد و یا از ساری کوچ کردند. جمعیت شهر ساری در سال ۱۳۹۰ حدود ۴۵۰۰۰۰ نفر می باشد
مناطق تاریخی
▪ بانک ملی
بانک ملی ساری مربوط به اوایل دوره پهلوی است و در ساری، میدان شهرداری واقع شده و این اثر در تاریخ ۳ بهمن ۱۳۷۹ با شمارهٔ ثبت ۳۰۳۱ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.(۱۳۱۹)
▪ سه گنبدان
باشکوه ترین یادگار باستانی ایران؛ بنایی استوار با سه گنبد پلکانی و هرمی شکل که از بن تا سر آن کمانی بودهاست از اینرو ویرانسازی و تخریب آن بسیار دشوار بوده و در سه مرحله در زمان فتحعلی شاه نابخرد و خویشاوندانش انجام شدهاست.زیر هر گنبد آرامگاه ایرج, سلم و تور (تورج) پسران فریدون شاه است و در هنگام شاهنشاهی منوچهر ساخته شد و پیرامون آن در هنگام فرمانروایی توس تکمیل شد. تا سال ۱۳۷۰ با هزار افسوس تنها چاله بزرگی از ویرانه آن در کنار میدان شهرداری و ساختمان استانداری با سبزه زار و درختان نارنج دیده میشد که آن هم پر شد و اکنون بوستانی هم تراز خیابان انقلاب )شاه) است. کهنسالی این بنا زیاد است و تاریخ دقیق آن دانسته نیست.
▪ کهنه باغشاه
بنیاد آن توسط پادشاهان صفوی بودهاست و در زمان رضا شاه آن را خراب کردند و خیابان خیام کنونی را ساختند (اگرچه هنوز در خیابان خیام آثار باغ در ملک خصوصی مردم نمایان است)
▪ نوباغشاه
بدست محمد میرزا ملک آراء در زمان فتح علی شاه ساخته شد و عمارتهایی شبیه چهل ستون اصفهان در آن احداث نمودند که البته در زمان رضاشاه و به دستور وی پادگان شد.
▪ شاهزاده حسین
در محله شاهزاده حسین واقع است و بنای آن به سال ۸۹۰ برمیگردد.این امامزاده در بخش باختری ساری قرار داد.
▪ عمارت کلبادی
این مکان زیبا و قدیمی در مرکز شهر ساری و در نزدیکی میدان اصلی واقع شده است و در حال حاضر به عنوان اداره میراث فرهنگی مورد بهرهبرداری قرار گرفته و پیشینه آن یه حدود ۱۲۰ سال پیش باز میگردد. ویژگیهای اجزای معماری آن همچون اتاقها، حجرهها، شاه نشین، گرمابه، اصطبل، حیاط و هنر بکاررفته بر روی پنجرهها و ارسیها و آراستن آنها با شیشه رنگی در نوع خود بینظیر است
▪ حمام وزیری
این بنا نیز در مرکز شهر ساری و در کنار خانه کلبادی قرار دارد و از لحاظ نوع معماری، مصالح و ویژگیهای ساختمانی از ابنیه دیدنی و مشهور مازندران به شمار میرود. ان بنا نیز متعلق به دوران قاجاریهاست.
▪ مجموعهتاریخیفرحآباد
مجموعه تاریخی فرحآباد در ۲۸ کیلومتری شمال شهر ساری و در ورودی فرحآباد و در ۲کیلومتری ساحل دریای مازندران در محدوده فعلی روستای فرح آباد قرار دارد. این مجموعه شامل مسجد، پل، دیوارهای بر جای مانده از یک کاخ سلطنتی است که به دستور شاهعباسصفوی ساخته شده و تفرجگاه ساحلی صفوی بودهاست. مسجد با ایوانهای بلند، شبستانها. حجره هاو منارهها از مهمترین بناهای تاریخی استان مازندران به شمار میرود.شاه عباس به دلیل اینکه از طرف مادر بهشهری بود علاقه فراوانی به آبادانی مازندران داشت و از این رو بناهای زیادی در مازندران احداث نمود. فرح اباد در آن زمان روستای کوچکی بود به نام طاهان که در دوره صفویه به بندری پر رونق تبدیل و به فرح آباد تغییر نام و به دارالسرور و دارالسلطنه شهرت یافت.
▪ آب انبارهای ساری
ساری در آخرین دوره دارای ۵ آب انبار معروف بوده که هم اکنون بنای ۳ آب انبار آن موجود است.
▪ آب انبار میرزا مهدی
این بنا در مرکز شهر ساری واقع شده و مربوط به دوران افشاریه یا زندی ه میباشد، منبع اصلی به وسیله پلکانی به پای شیر و انبار آب دسترسی دارد. پلان آن گرد و با گنبد هلالی است که همه آن با آجر و ملاط ساخته شده و در بخش دوگانی گنبد دریچههایی برای فراهم آوردن روشنائی درون آب انبار تعبیه گردیدهاست.
▪ آب انبار نو
این آب انبار نیز در مرکز شهر ساری و در بافت قدیمی مابین خیابانهای قارن و ۱۸ دی کنونی قرار دارد و به لحاظ نوع کاربری همچون آب انبار میرزا مهدی است. بلندای آن از کف آب انبار تا سقف آن ۴۰/۲۱ متر است
▪ دروازههای ساری
ساری در گذشته دارای چهار دروازه در چهار سمت شهر بوده که عبارت بودند از: دروازه بابل، دروازه گرگان، دروازه فرح آباد و دروازه نوباغشاه.
▪ برجها و اماکن مقدس
مسجد جامع ساری مسجد جامع ساری که قدیمی ترین و نخستین مسجد مازندران است و قبل از آنکه به مسجد تبدیل شود آتشکده زرتشتیان بوده است.محوطه مسجد در سالهای گذشته چند بار گمانه زنی شده و آثار تاریخی بسیاری از آن خارج شد که سرنوشت بعضی از این آثار نا معلوم است.
▪ مسجد حاج مصطفی خان
در سال هق۱۲۷۳ مسجد حاج مصطفی خان سورتیجی ایجاد گردید و در محله چهارراه برق کنونی قرار دارد.این اثر دوره قاجاریه با ملحقات و موقوفات پیرامون خود بعد از مسجد جامع ساری به عنوان بزرگترین مسجد در مرکز شهر قرار دارد.
▪ برج رسکت
در چهل کیلومتری جنوب باختری شهر ساری قرار دارد و مسیر دست رسی به آن از ساری آغاز و پس از گذر از دو راهی کیاسر و سد سلیمان تنگه به سوی باختر منحرف میشود که بیشتر بخشهای آن آسفالته میباشد. این بنا در بخش دودانگه ساری قرار دارد و باآجر ساخته شده و رایههای آن شامل مقرنس کاری دو کتیبه آجری به خط کوفی و پهلوی ساسانی است. احتمالاً مقبره یکی از شهریاران آل باوند بوده و مربوط به سده پنجم هجری قمری است. دریکی ازروستاهای دودانگه به نام روستای رسکت قرار دارد. شهرام صادقی
در سال ۲۳۱ خورشیدی برابر با ۲۳۷ قمری شهابسنگی در منطقه فریم سقوط کرد که به نام شهابسنگ اسپهبد شروین خوانده شد. برخی پژوهشگران برج رسکت را یادمانی چند منظوره در نزدیکی محل سقوط این شهابسنگ میدانند.
▪ امامزاده عباس
در حاشیه شمالی ورودی خاوری شهر ساری واقع شده و از نظر شیوه معماری، گنبد هرمی شکل و صندوق چوبی نفیس، یکی از بناهای معروف استان مازندران است. تاریخ ساخت آن ۸۹۷ هجری قمری است و چهارامامزاده بنامهای عباس و زید و محمد و حسن در آن مدفون میباشند.این بنا دربلوار امام رضا منطقهای به نام آزادگله ساری واقع شدهاست.
▪ امامزاده جبار
در روستای خارکش واقع در جنوب خاوری شهرستان ساری درکیلومتر ۵ جاده ساری به نکاء پشت پارک جنگلی شهید زارع ساری در خاور روستای خارکش مدفون میباشد و از نوادگان امام موسی کاظم میباشد.
▪ برج سلطان زینالعابدین
با گنبد مخروطی هشتترک از لحاظ نوع معماری و تزئینات کاشی کاری و درب و صندوق چوبی نفیس، جز مهمترین بناهای تاریخی ساری به شمار میرود. کتیهها و کاشی کاریهای آن زیبا بوده و یک مرقد دیگر در داخل بنام سلزانامیر شمسالدین میباشد. در مرکز شهر ساری قرار دارد و برج آحری آن به خاطر دارا بودن صندوق و درب چوبی نفیس دارای اهمیت است. بلندای بنا ۲۰ متر و تاریخ ساخت آن سال ۸۴۹ هجری قمری میباشد. امامزاده یحیی از فرزندان امام موسیکاظم است.
▪ محلات ساری
▪ اواخر دوره قاجار
آب انبارنو,سبزه میدان، نقاره خانه، اوصانلو محله، امامزاده یحیی، بلوچی محله، کردمحله، بلوچی خیل، اصفهانی محله، افغون محله، چاله باغ، شپش کشان، کهنه باغشاه، قلیچ لی محله، میرسرروضه، میرمشهدمحله، بیرامتر (بهرام اُتُر)، در مسجد، پای چنار، شیشهگر محله، نعل بندان، بهارآباد، شاهزاده حسین، امامزاده عباس(آزادگله)
▪ محلههای کنونی
آب انبارنو,سبزه میدان، باقرآباد، شکرآباد، نوتکیه، چناربِن، امامزاده یحیی، بازار روز، شهبند، مهدی آباد، کوی ندا، گل افشان، معلم(ساری نو)، ترک محله، کوی آزادی، ۲۲ بهمن، راهبند سنگتراشان، لسانی، میرزمانی(سعدی)، پیوندی، فدک، توکل،کوی پزشکان پردیس (ساری),کوی سنگ، کوی افشار، کوی اصحاب، مهیار، پل تجن، طالقانی اول و دوم، پشت پرورشگاه، کوی گلها، پشت زندان، بخش هشت(سلمان فارسی-پیروزی)، پشت مصلی، بربری محله، پیرتکیه، بوعلی(بلوار پاسداران)، میرسرروضه، بهرام اُتُر، آزادگله، سروینه باغ، راهبند دخانیات، نعل بندان، باقرآباد (شهید بخشنده و شهید بابایی کنونی در خیابان شیخ طبرسی)، کوی قلیچ، چهارراه برق، چهارراه کارمندان، ساری کنار، طبرستان، ششصد دستگاه، میرسرروضه، کوی برق، کوی نور(پشت انبار برق)، پشت چین دکا، کوی جهاد، چال مسجد، خیام، مازیار و کوی لاله (فوردگازداران)کوی هفت تیر (خوی آباد)
▪ شهرکها و مناطق
از کویها و شهرکهای مهم و مناطق دوگانه آن میتوان به شهرک ۶۰۰ دستگاه و شهرکهای ۱۱۰۰ دستگاه و شهرک دولتی بزرگ گوهرباران در حال ساخت و همچنین شهرک شهرداری واقع در جاده عبور بندارخیل و مسکن جوانان واقع در بزرگراه ولی عصر(عج)اشاره کرد و همچنین کوی ۲۲ بهمن، کوی پنجتن و مجموعه خیابانهای پیوندی و میرزا رضا زمانی و بخش ۸ و مهدی آباد و جام جم و… از مهمترین مناطق مسکونی ساری میباشند.
▪ میدان ساعت
میدان ساعت نام میدانی در مرکز شهر ساری است. این میدان دارای برجی با ساعت عقربهای بزرگ و مجهز به صدای زنگ ناقوس است که در هنگام تغییر ساعات به شماررقم ساعت آن لحظه به صدا در میآید و در سکوت شبهای ساری صدای ساعت ۱۲ شب را بدلیل تعداد بالای دفعات آن و نیز سکوت شب تا دورترین خیابانهای ساری میتوان شنید. در سال ۱۳۵۵ ساخت میدان این برج آغاز شد و در نهایت در سال ۱۳۵۷ پایان یافت. محمد علی حیدری سازنده این برج میباشد.
▪ خیابانهای مهم و اصلی ساری
بزرگراه ولی عصر غربی و شرقی و بزرگراههای بادله و رینگ در حال ساخت ساری وکمر بندی سلیم بهرامی و همچنین از خیابانهای مهم میتوان به پهلوی )طبرسی)، فرهنگ،خیابان صبا ، خیابان پیروزی ، میرزمانی، خیابان قارن، خیابان انقلاب(شاه)، خیابان نادر، خیابان مدرس. خیابان سلمان فارسی، خیابان مازیار، خیابان رازی، خیابان فردوسی، خیابان شاه عباس(۱۸دی)، خیابان شهبند، خیابان چنار بن، خیابان ملامجدالدین، خیابان دروازه بابل، بلوار فرح آباد، خیابان معلم، خیابان شهید اندرخورا، خیابان خیام، خیابان ارتش، خیابان صبا، خیابان خیام و نام مناطق معروف ۶۰۰ دستگاه. کوی برق. سید الشهدا. طبیعت ۱و۲.ساری کنار.طبرستان. مهدی آباد.در شمال شهر و راهبند سنگتراشان، دخانیات ِراهبند در جنوب شهر و مختاریه و میدان شهدا(دروازه گرگان)در مرکز شهر نام بردو مجموعه بلوارها و میادین دیگرو…میتوان اشاره کرد.
▪ سوغاتیها
از سوغاتیهای شهر ساری شامل غذاهای سنتی، میوهها و صنایع دستی این شهر میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
▪ غذاهای سنتی
غذاهای سنتی ساری شامل سیر انار، ناز خاتون، اکبر جوجه، کدو پلو، چاشنی ساک، ماهی شکم پر و مرغ شکم پر می شود. همچنین به دلیل استفاده از شکر سرخ، فسنجان و خورش آلوی ساری طعمی متفاوت و ملس دارند.
همچنین مرباها و شربتهای مختلفی از جمله دشو(مثل انجیل دشو) و هلی ترشی در منطقه مورد استفاده قرارمیگیرد.
▪ میوهها
انواع مرکبات، ازگیل، گلابی وحشی، تمشک وحشی، زردکیجا(نوعی قارچخوراکی)، گزنه و کدو و
▪ صنایع دستی
صنایعچوبی، صندوقمزار، ارسی، لاکتراشی، جوله، کلز، کیلهلاک، قند چوله، تنباکو چوله، سیرکوب، حصیربافی، گلیمبافی، جاجیمبافی، جوراببافی، موجبافی، پارچهبافی، نمدمالی، سفالگری و
▪ وقایع تلخ تاریخی
سال ۳۲۳ سیلاب و طغیان تجینه رود (تجن).
سال ۳۲۶ سیل و با گل و لای یکسان شدن ساری.
سال ۴۲۶ حمله سلطان محمود غزنوی و ویرانیهای وی.
سال ۵۹۸ آتش سوزی در ساری.
سال ۷۹۵ حمله تیمور و به خاک و خون کشیدن ساری و مردمانش.
سال ۱۰۱۷ زمین لرزه بزرگی در ساری روی داد.
سال ۱۰۴۵ حمله روس و آتش کشیدن فرح آباد و ساری.
سال ۱۰۹۸ زلزله هولناک در ساری.
سالهای ۱۱۹۴-۱۲۰۵ جنگهای داخلی برادران و دشمنان آقا محمد خان قاجار.
سال ۱۲۲۳ زلزله بزرگ در ساری
سال ۱۲۳۵ بیماری طاعون.
سال ۱۳۲۰ بیماری تیفوس.
از سوغاتیهای شهر ساری شامل غذاهای سنتی، میوهها و صنایع دستی این شهر میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
غذاهای سنتی
غذاهای سنتی ساری شامل سیر انار، ناز خاتون، اکبر جوجه، کدو پلو، چاشنی ساک، ماهی شکمپر و مرغ شکمپر میشود. همچنین به دلیل استفاده از شکر سرخ، فسنجان و خورش آلو زرشک ساری طعمی متفاوت و ملس دارند.
همچنین مرباها و شربتهای مختلفی از جمله دوشاب (مثل انجیل دشو) و هلی ترشی در منطقه مورد استفاده قرار میگیرد.
میوهها
انواع مرکبات، تمشک، ازگیل، ولیک، گلابی وحشی، زردکیجا (نوعی قارچ چتری)، گزنه، کدو و…
صنایع دستی
صنایع چوبی، صندوقمزار، ارسی، لاکتراشی، جوله، کلز، کیلهلاک، قند چوله، تنباکو چوله، سیرکوب، حصیربافی، گلیمبافی، جاجیمبافی، جوراببافی، موجبافی، پارچهبافی، نمدمالی، سفالگری و…
*************
بازار های محلی :
بازارهای روز
بازار امام رضا
از جمله بازارهای منطقهای شهرداری میتوان با بازار رضا و بازار هفتگی ۲۲ بهمن اشاره کرد که بازار امام رضا از بازارهای بزرگ واقع در بلوار امام رضا قبل از پل فراوردههای نفتی احداث شدهاست. به این بازار، بازار ترکمن مرکزی نیز میگوند که بیشتر توسط بازرگانان ترکمن از مرز اینچه برون به اینجا آورده و عرضه میشود.
ماهی فروشان
در انتهای خیابان نادر و در مجاورت با بازار نرگسیه قرار داشت. امّا بعدها کل این بازار به ابتدای پل تجن انتقال یافت. به تازگی این بازار در اتوبان قائمشهر احداث شد که دارای امکانات از جمله استخر ماهی و رستوران ماهی میباشد. این بازار بزرگترین بازار ماهی فروشان در شمال کشور است. در ضمن ارسلان عبدالله وند از بزرگان این بازار است
بازار نرگسیه و رجایی
بازار نرگسیه در مجاورت کاخ قدیمی آقا محمد خان قاجار قرار دارد، و از طرف کوچه مسجد جامع خیابان انقلاب، کوچه نواب نادر و کوچه پشت استانداری ورودی دارد. این بازار مجموعه ملزومات بافندگی نظیر نخ کاموا و پوشاک و بزاز و طلا و کفش و قسمتی از تره بار در آن وجود دارد. بازار نرگسیه قدیمیترین و پر رفت آمدترین بازار در استان مازندران میباشد که قسمتی از آن را مسجد جامع ساری در بر میگیرد. همچنین بزرگترین کاموا فروشی مرکز شمال کشور شهر کاموا در این بازار قرار دارد.
بازار ملّامجدالدّین
درابتدا بازار ترکمنان در خیابان ملامجدالدین ساری قرار داشت و در سال ۱۳۸۹ به قبل از پل فراوردههای نفتی انتقال یافتهاست. این بازارچه از جاهای گردشگری ساری است و از تمام استان و استانهای همجوار برای بازدید از این بازار به آنجا میآیند و دارای پوشاک و منسوجات و… میباشد.
بازار ۲۲ بهمن
بازار هفتگی 22بهمن، یک بازار کوچک منطقه ای است که در روزهای چهارشنبه هر هفته، در منطقه ۲۲ بهمن دائر میشود.
بازار روز راهآهن و کشاورز
این بازار جزء مجموعه بازار منطقهای شهر بوده و در بلوار کشاورز در جنوب شهر قرار دارد که یکی از قدیمیترین و پررونقترین بازارهای ساری است.
نمایشگاههای برنامهای
معمولاً بسیاری از شرکتها، نهادها، گروهها و… در مجموعه ایران خودرو، یا، سالن شهر و روستا اقدام به برگزاری نمایشگاه میکنند. با توجه به اینکه انتظار میرود نمایشگاه بینالمللی در بزرگراه فرح آباد ساخته شود.
مرکز خرید پردیس
جاده دریا، بعد دانشگاه آزاد ساری.
بازار الهیه
این مرکز خرید در اصلیترین منطقه تجاری ساری قرار دارد. «الهیه» دارای ۶ طبقه بوده که ۳ طبقه آن تجاری و سه طبقه دیگر آن به پارکینگ اختصاص دارد
***********
دانشگاه ها و مراکش اموزشی عالی
فهرست برخی از مراکز آموزش عالی شهرستان ساری
- دانشگاه علوم پزشکی مازندران
- دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری
- دانشگاه آزاد اسلامی ساری
- دانشگاه علوم و تحقیقات مازندران
- دانشکده فنی امام محمد باقر
- دانشگاه پیامنور استان مازندران
- دانشگاه پیامنور ساری
- مؤسسه آموزش عالی روزبهان
- مؤسسه آموزش عالی هدف
- مؤسسه آموزش عالی ادیب مازندران
- مؤسسه آموزش عالی ساریان
- مؤسسه آموزش عالی راهیان نوین دانش
- دانشکده فنی شماره ۲ ساری
- مؤسسه آموزش عالی سارویه
- مؤسسه آموزش عالی سنا
- مؤسسه آموزش عالی علمی کاربردی هنر
- مؤسسه آموزش عالی سازههای سنگین مازندران
- دانشکده فنی و حرفهای سما
- دانشکده قدسیه(دختران)
**************
هتل ها :
هتل سالاردره (چهار ستاره)
هتل سالاردره در ۱۲ کیلومتری جنوب ساری و در جاده ساری به سمت سمنان در نزدیکی رودخانه سالاردره قرار دارد. این هتل که در جنگلهای شمال (هیرکانی) واقع شده، در فضایی به وسعت ۵۶۰۰ متر مربع و همچنین به اضافه ۲ هکتار فضای سبز احداث شدهاست
هتل بادله (چهار ستاره)
هتل بادله ساری در سال ۱۳۶۴ فعالیت خود را آغاز کرد. این هتل دارای ۷۷ باب اتاق میباشد، که طبقات اول تا سوم هتل را به خود اختصاص دادهاند. این هتل در حد فاصل شهرهای نکا و ساری قرار دارد، که موجب دسترسی آسان به فرودگاه ساری میشود
هتل نوید (چهار ستاره)
کیلومتر ۵ جاده ساری به قائم شهر
هتل اسرم (سه ستاره)
ابتدای کمربندی شرقی – میدان هلال احمر – ابتدای جنب پل تجن
هتل نارنج (سه ستاره)
میدان خزر – کیلومتر ۳ جاده دریا
هتلسارویه
بلوار طالقانی، روبه روی پمپ بنزین
هتل عرب(دو ستاره)
کیلومتر۲جاده نکا جنب پارک جنگلی شهید زارع.
هتل هفتخال (دو ستاره)
قرار گرفتن آن در منطقهای خوش آبوهوا و چشمانداز دشت گونه روبروی هتل از ویژگیهای آن به حساب میآید. این هتل در ۵ کیلومتری جاده کیاسر به ساری قرار دارد
شهربازی و کافه فستفود ملل
شهر بازی شهید زارع (در حال احداث)
سایت پاراگلایدر سینا
سایت پاراگلایدر روستای سَرکَت
*************
تقسیم بندی شهری :
- بخش مرکزی شهرستان ساری
- دهستان اسفیورد شوراب
- دهستان کلیجان رستاق سفلی
- دهستان مذکوره
- دهستان میاندورود کوچک
شهرها: ساری
- بخش رودپی شمالی
- دهستان فرحآباد شمالی
- دهستان فرحآباد جنوبی
- بخش رودپی
- دهستان رودپی شرقی
- دهستان رودپی غربی
شهرها: فرحآباد
- بخش چهاردانگه (ساری)
- دهستان پشتکوه (ساری)
- دهستان چهاردانگه (ساری)
- دهستان گرماب
شهرها: کیاسر
شهرها: فریم
- بخش کلیجانرستاق
- دهستان تنگه سلیمان
- دهستان کلیجان رستاق علیا
شهرها: هولار
**************
مکان های دیدنی :
- برج رسکت
- بازار نرگیسیه
- خانه کلبادی
- خانه رمدانی
- موزه ساری
- میدان ساعت
- مجموعه تاریخی – فرهنگی فرح آباد
- مجموعه تالابی سراندون و بالندون
- آب انبار میرزا مهدی
- آب انبار نو: محله نوانبار
- برج سلطان زین العابدین
- امام زاده عباس
- امام زاده یحیی
- امام زادههای قاسم، گنبد سرت، فخرالدین
- امام زاده عیسی بن کاظم و بقعه شاطرگنبد
- پارک ملل
- ساحل فرح آباد
- پارک آفتاب
- پارک صادقیه
- پارک جنگلی میرزا کوچک خان
- پارک جنگلی شهید زارع
- مسجد شکوهی
- مسجد جامع
- مسجد حاج مصطفیخان
- بوستان ولایت
- پل تجن
- باغ وحش
- پناه گاه حیات وحش دشت ناز
- پناهگاه حیات وحش سمسکنده
- باداب سورت
- غارهیلدو: روستای شوراب
- آبشار داراب کلا: روستای آبکا
- دریاچه ازنی: روستای ازنی
- دریاچه میانشه: روستای چورت
- دریاچه پلسک:روستایی پلسک
***************
ریشه یابی نام شهر ساری
مقاله ی زیر در مورد ریشه ی نام شهر ساری هست که بخش اعظمش حاصل پژوهش های استاد اسداله عمادی است :
ابناسفنديار، پدر تاريخ نويسان مازندران دربارهي بنياد ساري مينويسد:(( فرخان بزرگ پادشاه طبرستان بود. باو را كه از مشهوران درگاه بود فرمود تا آن جا كه ده اوهر است شهري بنياد نهند براي بلندي آن موضع و بسياري چشمههاي آب نزهت جایگاه. مردم اوهر باو را رشوت دادند تا ترك آن واقعه كرد و اين جا كه امروز ساري است، بنياد نهاد. چون عمارت تمام شد ، شاه بيامد تا مطالعهي شهر كند، معلوم شد كه باو خيانت كرده، محبوس فرمود و…))
بعدها ظهيرالدين مرعشي در كتاب « تاريخ طبرستان و رويان و مازندران » به روايت ايناسفنديار ، شكلي افسانهاي داد و نوشت كه فرخان بزرگ شهر ساري را به نام فرزندش، سارويه ساخته است. در سدهي كنوني اين روايت افسانه اي كم و بيش پذيرفته شد . اكنون بسياري بر اين گماناند كه نام ساري بر گرفته از نام سارويه است. عدهاي ديگر نام ساري را برگرفته از نام سائورو ميدانند.
اشپيگل شرق شناس آلماني از دو قوم نام ميبرد كه در زمان هجوم آرياييها در اطراف ساري زندگي ميكردند. او مي نويسد :« دو طايفه در نواحي ساري كنوني و شهر قديمي (( اسر مظ)) سكني داشتند كه دستهي اول به نام سائورو و د ستهاي ديگر زائيریخا نام دارند». اشپيگل از دو قوم ياد ميكند و به ريشهي ساري نميپردازد. اسماعيل مهجوري، نويسندهي ((تاريخ مازندران)) به درستي چنين ادعا و چنين نسبتی به ساری توسط اشپيگل را رد مي كند.
سائورو « ديو آشوب، دزدي و شهرياري بد است. به موجب ونديداد يكي از ديوان است كه با جمعي ديگر از ديوها نامشان يك جا آمده است»
ديوها در مازندران ، شخصيتي فرا زميني ندارند حني نام بعضي از آبادي ها مثل ديوكلا ( در آمل) و ديوكتي ( در ساري) با واژهي ديو ساخته شد، اما اين كه نام ساري را برگرفته از نام ديو آشوب و دزدي بدانيم ، وهم و گمان بيش نيست ، شبيه همان پنداري كه دكتر صادقكيا و گروهي ديگر را بر آن داشته است نام مازندران را، دگرگون شدهي مه ايندران، سرزمين ديو اينداري بزرگ بدانند.
رابينو مي نويسد: «بعضي گفتهاند ، اين همان محلي است كه به فنا كه موسوم بوده. بهضي ديگر آن را زادراكرتا ميدانند و برخي هم معتقدند كه نام شهر مزبور سيرينكس بوده است»
در يكي از نقشههاي شرقي فلات ايران که در سال 1618 در اروپا منتشر شد، فاناكا از جمله شهرهايي است كه در حوزهي مارد و در كنار رود هراز قرار دارد..
در پژوهشي ديگر، ماركوارت، دانشمند آلماني در كتاب ايران شهر، ساري را دگرگون شده ي كلمهي ساروي و شكل قديمي تر آن زا سارئك يا سربوك می داند و نمونههاي آن را در اصفهان (قلعهي ساروق يا ساري)، همدان (قلعهي سارو) و ديگر جاها يادآور ميشود. حسين اسلامي در مقدمهي كتاب «دانشوران ساري» شهر ساري را همان زادراكرتا ، به معني شهر زرتشت و يا تركيبي از زا + درا+ كر ت به معني شهري در كنار دريا ميداند. حجازي كتاري بر اين باور است كه« ساري از دو جزء (سا)، و(آري ) ساخته شده است. جزء (سا )، از مصدر (ساي) باستاني و به معني آسودن و جزء (آري ) يا (آريه) به معني ايران يا آريايي ميباشد. ».
در گمانه زني ديگر ، پي تر ودلاواله كه در زمان شاه عباس دوم به ايران سفر كرده و يكي از زيباترين سفرنامهها را نوشته است، واژهي اري را به معناي زرد مي داند و مي نويسد كه « شايد علتش فراواني در ختان پرتقال و مركبات متنوع باشد»
چند سده بعد، آلكساندر خودزكو كه در زمان فتحعليشاه به ايران سفر كرده است، در كتاب ((ترانههاي محلي ساكنان كرانههاي جنوبي خزر)) مينويسد : « با بررسي آثار جغرافيیدان بزرگ يوناني ، اوزلي احتمال مي دهد كه واژهي ساري بايد از واژهي ((زاريا)) به معني زرد – سبز طلايي بدست آمده باشد»
نويسندهي اين نوشتار نيز با اين ديدگاه موافق است. در كتاب «پارسي و پارتي ميانه» اثر« مري بويس» واژه به معني زرين و طلايي آمده Zrryn و در « واژهنامهي شايست و ناشايست» واژهي اوستايي zaranya
است.از گذشته های دور درختان نارنج و ليمو و گلهاي زرد تيتيكاك و نرگس تمام شهر ر ا چون حريري زرد رنگ ميپوشاندند. پس اين معنا با ويژگي جغرافيايي شهر هم خواني دارد.
اگر ديدگاه فوق را بپذيريم بايد با ديدگاه دانويل همراه شويم كه زادراكرتا، يوناني شدهي شهر ساري است و بر خلاف ديدگاه پژوهشگران كنوني ، با استرآباد (گرگان كنوني ) فرق دارد
گفتيم كه زادركراتا، يوناني شده ي ساري است؛ پس به احتمال ، نام ساري، زارياگرد بود كه معنی زردآباد را
زيرا گرد (سياوشگرد) و (داراب گرد) مثل كلاي مازندراني ميرساند
( داراب كلا، رستم كلا) معني آبادي و شهر را ميرساند. دادههاي تاريخي نيز با اين واقعيت هم خواني دارند.
آريان ميگويد: «اسكندر وقتي به گرگان ميرفت ، قشون خود را سه قسمت كرد:
قسمني را كه از همه زياد تر و سبك اسلحه بود، با خود برداشت . قسمت ديگر را با كراتر به مملكت تپوري ها فرستاد و قسمت سوم به سرداري اریگيوس مامور بود با باروبنه از عقب اسكندر حركت كند.
پس از اين كه اسكندر از معابر گذشته وارد گرگان شد، به طرف زادراكرتا رفت.در اين جا كراتر به او رسيد و اتفرارات ، والي تپورستان و نمايندگان يونانيهاي اجير شده هم با اينها آمده بودند. اسكندر، والي تپورستان را به ايالت خود ابقا داشت»
مسير جغرافيايي اسكندر و كراتر به احتمال چنين بود:
با عبور از همدان به ري رسيدند و شاهراه پارت – مد را ادامه دادند. در ابتداي سمنان كنوني از هم جدا شدند. به روايت تاريخ نويسان يونان و رم باستان ، اسكندر از صحرايي عبور كرد كه زراعت نميشد. پس لشكريان اسكندر از كنارهي كوير به سوي دامغان كنوني تاختند. ابتدا به عقب ماندههاي لشكر بسوس، والي باختر رسيدند – بعد، در كنار چشمهاي با دارا روبهرو شدند كه به دست نيرو هاي خودي، چندين زخم برداشته بود در حال جانكندن بود.پيرنيا مي نويسد كه مقدو نيها داريوش را «در طرف جنوب شرقي سفيدكوه كه آب ها يش به دهات قومس ميريزد، يعني تقريباً در شمال حاجيآباد كنوني يافتهاند»
به روايت تاريخ، اسكندر چند روزي در كنار چشمهاي پر آب اقامت كرده از راه كوهستان به قلمرو ورگانا (= گرگان- هركاني) پا گذاشت..
به روايت كنت كورث، مسير اسكندر پويده از جنگل انبوه بود..
داده هاي تاريخي فوق ما را به اين واقعيت نزديك ميكنند كه اسكندر از دامغان به طرف چشمه علي كنوني پيچيد. در اين جا دو راه را مي توانست در پيشبگيرد. هر دو راه از چهار دانگهي هزار جريب مي گذرد. نخست راه چشمه علي فولاد محله كياسر – ساري كه در سدههاي پسين نيز يكي از گذرگاههاي مهم تپرستان بود.
كراتر نيز براي رسيدن به منطقهي تپورها دو راه در پيش داشت:
نخست شهميرزاد- چاشم – گوگلي، يعني راه هيكو- پريم- ساري كه در گذشته كليد فتح تبررستان و به راه كوهستان معروف بود. و به گمان اعتماد السلطنه، كراتر از راه نخست خود را به زادراكرتا رساند
اسكندر با گذر از معابر و گذرگاههاي جنگلي به قلمرو گرگانيها رسيد .در گذشته مورخان يونان و رم باستان، بخش شرقي جلگهي ساري را قلمرو گرگانيها ميدانستند- حتي گاه فلمرو تپوريها را نيز به آن مي افزودند. راه چشمهعلي – كياسر ، يكراست او را به زادكرتا مي رساند- و اگر از راه چشمه علي گلوگاه مي گذشت، بايست به سمت چپ ميپيچيد تا به اين شهر مي رسيد . علت هجوم و تسخير زادراكرتا ، نگراني از سرنوشت كراتر بود كه ميبايست از قلمرو تپورها، و در گسترهاي از آمل تا سپيدرود (آماروس يوناني) زندگي ميكردند..
وباز در منابع تاريخي ميخوانيم كه نبر زن ، از توطئه گران عليه داريوش سوم به گرگان گريخته بود، بعد از فتح زادراكرتا و سركوبي آماردها ، براي شفاعت به نزد اسكندر ميآيد پس، شهر گرگان هنوز تسخير نشده بود و اسكندر بعد از فتح زادكرتا و سركوبي آماردها به شهر گرگان و از آن جا به سمت باختر ميرود.
مجموعهي نشانههاي فوق به ما كمك ميكنند تا شهر زادراكرتا را برابر با ساری و اين واژه را، يوناني شدهي زارياگرد (شهر زرد – طلايي) بدانيم..
******************
تحقیق درباره جمعیت ساری :
(91-1381)
سالانه زمستان پاییز تابستان بهار اسفند بهمن دی آذر آبان مهر شهریور مرداد تیر خرداد اردیبهشت فروردین
78 77 80 77 78 76 77 80 79 81 77 1381
76 75 79 74 74 71 75 80 79 80 79 78 71 74 71 76 76 1382
74 75 77 72 73 72 75 77 79 77 74 75 71 71 74 74 72 1383
76 75 76 74 78 81 72 73 78 76 73 78 73 72 75 81 78 1384
76 75 79 76 75 81 72 73 78 75 74 87 77 77 76 71 78 1385
76 77 76 77 76 76 77 77 76 78 73 77 74 80 76 79 74 1386
75 73 77 74 75 70 77 73 76 77 77 78 70 74 74 78 72 1387
74 75 75 70 76 73 78 75 78 74 73 71 67 72 70 81 78 1388
74 72 74 73 76 68 76 73 79 76 68 69 71 80 68 78 81 1389
74 77 77 71 72 76 78 76 77 77 77 77 70 73 72 73 69 1390
77 78 80 77 74 79 80 75 81 80 77 80 72 79 73 72 76 1391
76 77 78 76 74 77 78 75 79 79 76 78 72 77 73 75 75 میانگین
ماخذ: سالنامه آماری استان مازندران :44:1391
3
3-2- جغرافیای انسانی
3-2-1- جمعیت
طبق آخرین سرشماری عمومی نفوس و مسکن که در آبان 1390صورت گرفته، شهرستان ساری دارای478399 نفر بوده که از این تعداد 299790 نفر در نقاط شهری و 178924نفر درنقاط روستایی ساکن بوده اند که در کل 56/15درصد از جمعیت ساکن در استان را در خود جای داده است .تراکم جمعیت در این شهرستان 147 نفر در کیلومتر مربع می باشد که از تراکم استان بیشتر بوده است. این شهرستان که طی دهه های گذشته نرخ رشد تقریبی 63/1درصدی را تجربه کرده بود،اینک به سوی ثبات ورشد متعادل پیش می رود. گزارش نتایج سرشماری 1375 نشان می دهد که جمعیت شهرستان ساری معادل 425668 نفر بوده است ؛ که 47درصد آن شهری و بقیه درنقاط روستایی ساکن بوده اند، که 2/16 درصد از کل جمعیت استان را در خود جای داده است. این امر نشانگر میزان رشد سالیانه معادل8/1درصد درفاصله سالهای 65 تا 75 می باشد.اندازه جمعیت در سالهای 1345، 1355 و 1365 به ترتیب 7/10 درصد ، 6/10 درصد و 8/10 درصد بوده است. روند تحولات جمعیتی شهرستان ساری طی سه دهه گذشته (75-1345) حاکی از آن است که شتاب افزایش آن در دهه 65-1355 بیشتر از دهه قبل آن بوده است . در این دهه جمعیت شهرستان دارای متوسط رشد سالانه 5/3 درصد بوده است در حالی که اندازه این رشد در دهه 55- 1345 در حدود 6/2 درصد بوده است . و اندازه این رشد در دهه 75 -1365 ، 3/1 درصد رشد داشته است .
جدول(3-6) تحولات جمعیتی شهرستان ساری طی سال های ۹۰- ۱۲۳۵۵
نقاط 1355 نرخ رشد سالانه 1365 نرخ رشد سالانه 1375 نرخ رشد سالانه 1385
شهری 73606 – 141021 7/6 199664 5/3 273972
روستایی 189271 – 229495 94/1 227142 02/0- 221388
جمع 262877 – 370515 5/3 423806 3/1 495360
مآخذ: سرشماری عمومی نفوس و مسکن سالهای 75ـ1355، مرکز آمار ایران
در فاصله 10سال بین سال های 1375 تا 1385 افزایش 69692 نفری جمعیت با نرخ رشد 53/1 درصدی را در شهرستان ساری شاهد بوده ایم. هرچند بعد خانوار در سالهای اخیر کاهش پیدا کرده است، اما افزایش تعداد خانوار در سال های اخیر موجب افزایش جمعیت شهرستان گشته است . بر اساس پیش بینی سال نامه آماری سازمان مدیریت و برنامه ریزی ، جمعیت شهرستان ساری در سال1388به حدود 512148 نفر رسیده است، که ازاین تعداد 2/50درصد در نقاط شهری و 8/49نفر در نقاط روستایی با تراکم 139 نفر در کیلومتر مربع سکونت خواهند داشت .که این آمار نشان دهنده نرخ رشد سالانه 52/1درصدی می باشد که نسبت به سال 1385 روند کاهشی را نشان می دهد. در سلسله مراتب شهری استان مازندران ابتدا شهرستان ساری، سپس بابل و آمل پرجمعیت ترین شهرستان های این استان به شمار می رود. شهرهای بزرگ استان که هر کدام بیش از صد هزار نفر جمعیت دارند عبارتند: از ساری، بابل، آمل و قائمشهر که مراکز ثقل جمعیتی استان می باشند.
شهر ساری درسال 1355 جمعیتی معادل 70753 نفر داشته است که از این تعداد 37205 نفر مرد و 33548 نفر زن بوده اند . در سرشماری سال 1365 جمعیت شهر ساری با افزایش 70267 نفر به 141020 نفر بالغ گردید که از این تعداد 71767 نفر مرد و 69253 نفر زن بوده اند . در سال 1375 جمعیت شهر ساری معادل 195882 نفر بوده است. بر اساس سرشماری در سال 1385 جمعیت شهر ساری معادل 261293 نفر بالغ گردیده است که از این تعداد 131491 نفر مرد و 129802 نفر زن بوده اند . براساس آخرین سرشماری در سال 1390 جمعیت شهرستان ساری معادل 478370 بوده است و از این تعداد 238894 نفر مرد و 239474 نفر زن بوده است(سالنامه آماری ،1391، 95).
نرخ رشد جمعیت شهر ساری طی دهه 65-1355 حدود 1/7 درصد بوده است که طی چند دهه اخیر بیشترین میزان رشد را شهر ساری تجربه کرده است. این میزان در دوره آماری 75-1365 به حدود 3/3 درصد و در دوره 85-1375 به 9/2 درصد تقلیل یافته است.
در سلسله مراتب شهرهای استان مازندران، شهر ساری در رتبه اول واقع شده است و از نظر جمعیت شهری، ساری، شهر برتر استان به لحاظ رتبه و اندازه جمهیتی می باشد(براری،1391 ،61 ).
جدول(3-7) مشخصه های جمعیتی شهر ساری در سی و پنج سال گذشته
شاخص های جمعیتی 1355 1365 1375 1385 1389 1390
جمعیت (نفر) 70753 141020 195882 261293 293212 478399
متوسط رشد سالانه — 1/7 3/3 9/2 —- 01/2
تعداد خانوار 15527 29830 42280 71564 80332 145410
بعد خانوار 6/4 7/4 4/4 7/3 65/3 29/3
ماخذ: (براری،1391 ،61 )
3-2-1-1- ساختار جنسی
نسبت جنسی عبارت است از تعداد مردان به زنان که معمولا با درصد نشان می دهند.
= نسبت جنسی
که در آن Mتعداد مردان وF تعداد زنان است.
براساس برآورد جمعیتی، نسبت جنسی شهرستان ساری در سالهای 1365و1375، به ترتیب 100 و100 بوده است.از کل جمعیت شهرستان در سال 1375 ، 211443 نفر مرد و 212363 نفر زن بوده اند که در نتیجه نسبت جنسی برابر 100 یعنی در مقابل هر 100 مرد 100 زن وجود دارد. در سال 1383 از کل جمعیت شهرستان 241504 نفر مرد و 244953 نفر زن بوده اند. به این ترتیب نسبت جنسی جمعیت معادل 99 است که نشان دهنده 99 مرد در مقابل هر 100 زن می باشد. سهم مردان و زنان از جمعیت شهرستان در سال1375 به ترتیب معادل 1/50 و 9/49 درصد بوده است که براساس برآورد سال 1383 به 6/49 و 4/50 درصد و در سال1385 به 06/50 درصد (248011 نفر مرد ) و 93/49 درصد (247349 نفر زن ) تغییر کرده است . این آمار مبین آن است که جمعیت مردان طی سالهای 83-1365 روند کاهشی داشته است که از مهم ترین دلایل آن ، بالاتر بودن نرخ مرگ و میر و مهاجرت مردان نسبت به زنان می باشد.
جدول(3-8) ساختار جنسی جمعیت شهرستان ساری
سال زنان مردان
1375 9/49 1/50
1383 4/50 6/49
1385 93/49 06/50
1390 1/50 93/49
منبع: سالنامه آماری استان مازندران1391
طبق نتایج سرشماری، از مجموع جمعیت 478370 نفری ساکن در شهر ساری در سال 1390 حدود 93/49 درصد، معادل 238894 نفر را مردان و 1/50 درصد، معادل 239476 نفر را زنان تشکیل داده اند. بنابراین در سال 1390 متوسط تعداد مردان ساکن در شهر ساری به ازای هر یکصد نفر زن حدود 75/99 نفر است که نسبت به سال های سرشماری پیشین کاهش یافته است . نسبت جنسی جمعیت شهر ساری از 104 در سال 1365 به 101 در سال 1385 وبه 75/99 در سال 1390رسیده است.
۳-2-1-2- ساختار سنی
نتایج سرشماری نفوس و مسکن در سال 1375 نشان می دهد که از کل جمعیت شهرستان ساری، 8/36 درصد در گروه سنی کمتر از 15 سال ، 59 درصد در گروه سنی 15 تا 64 سال و 3/4 درصد در گروه سنی 65 سال و بیشتر قرار داشته اند .
در سال 1383 حدود 9/26 درصد در گروه سنی زیر 15 سال ، 67/9 درصد در گروه سنی 15 تا 64 سال و 2/5 درصد در گروه سنی 65 سال و بیشتر قرار داشته اند.
نتایج نشان از این دارد که جمعیت جوان به یک جمعیت میانسال تبدیل گردیده است ؛ در واقع به جمعیت بالقوه فعال افزوده شده است .
ساختار سنی جمعیت شهر ساری در جریان تغییرات جمعیتی خصوصا تغییرات سطح باروری ، دستخوش تغییرات زیادی شده است .جدول شماره 3-9 ساختار سنی جمعیت شهرستان ساری را در سالهای 1355تا 1390 نشان می دهد.
جدول(3-9) ساختار سنی جمعیت شهرستان ساری
سال کمتر از 15 سال 64تا15سال 65سال به بالا
1355 39% 58% —
1365 43% 55% —
1375 36% 61% 3%
1385 21% 75% 4%
1390 4/19% 3/74% 2/6%
منبع: سالنامه آماری استان مازندران سالهای 1355تا 1390
در دهه های اخیر در اثر کاهش باروری ، تغییرات و تحولاتی اساسی در ساختارسنی جمعیت شهر ساری دیده شده است.تعداد جمعیت در گروه های سنی زیر 15 سال در دهه 65-1355 افزایش را نشان می دهد . به طوری که از 39 درصد در سال 1355 به 43 درصد در سال 1365 رسیده است اما از سال 1375 به بعد این نسبت بسیار کاهش یافته است. از 36 درصد در سال 1375 به 21 درصد در سر شماری 1385 رسیده است . نسبت جمعیت در سنین فعالیت 64-15 ساله در دهه 1355-1365 کاهش را نشان می دهد . به طوری که از 58 درصد در سال 1355 به 55 درصد در سال 1365 رسیده و از سال 1375 نسبت جمعیت در سنین فعالیت (64-15ساله) به سرعت افزایش یافته است و از 61 درصد به 75 درصد طی 85-1375 تغییر کرده است. و در سال 1390 3/74 درصد رسیده است.تعداد سالمندانی که 65 سال و بیشتر سن دارند ، از 3% در سال 1375 به 4% در سال 1385 و 2/6 درصد در سال 1390 رسیده است . به عبارتی طی دوره 10 ساله جمعیت سالمند ساری حدود 5/5 درصد در سال رشد داشته است که این رقم قابل توجهی است .
3-2-2- وضع سواد
بر اساس سرشماری سال 1375 از کل جمعیت 6 ساله و بیش تر شهرستان، 82 درصد باسواد بوده اند که این نسبت در گروه سنی 14-6 سال (جمعیت لازم التعلیم) 7/97 درصد و در گروه سنی 15 سال و بیشتر 7/53 درصد بوده است. همچنین این نسبت در نقاط شهری برای مردان و زنان به ترتیب 1/52 و 8/47 درصد و در نقاط روستایی به ترتیب 7/52 و 2/47 درصد بوده است. آمار مربوط به نرخ باسوادی در شهرستان ساری حاکی از آن است:
اولاً: این منطقه از پوشش تحصیلی کامل برای گروه لازم التعلیم (14-6 سال) برخوردار نمی باشد. البته تفاوت این نرخ در نقاط شهری و روستایی بیش از 1 درصد نمی باشد.
ثانیاً: نرخ باسوادی در نقاط روستایی این شهرستان برای زنان بویژه در گروههای سنی 24-15، 64- 25 و 65 سال به بالا ، پایین تر از نقاط شهری بوده که این امر به دلیل توجه کمتر به روستائیان به امر آموزش بویژه برای زنان بوده است.
جدول(3-10) درصد باسوادان در جمعیت6 ساله و بیشتر برحسبگروه های عمدهسنی به تفکیک روستایی و شهری و جنس
گروههای عمده سنی شهری روستایی کل شهرستان
مرد زن مرد زن
کودکان 10-6 سال 94 94 2/94 8/93 94
نوجوانان 14-10 30/99 43/99 99 7/98 1/99
جوانان 24-15 99 4/99 3/97 1/98 5/98
میانسالان 64-25 3/95 5/90 4/86 5/74 7/86
بزرگسالان 65به بالا 5/61 4/30 6/20 9/4 8/29
مآخذ: سرشماری عمومی نفوس و مسکن( نتایج تفصیلی شهرستان ساری)، 1390
بر اساس سرشماری سال 1390 ، از 441946 نفر جمعیت 6 ساله و بیشتر ، حدود 387102 نفر آن با سواد بوده اند که ازاین تعداد 220363 نفر مرد ( 9/49% ) و 221583 نفر آن را زنان (1/50%) تشکل داده اند. که 276669 نفر (63%) آن در نقاط شهری و 165277 نفر ( 37%) در نقاط روستایی ساکن بوده اند.
جدول(3-11) وضعیت جمعیت با سواد شهرستان ساری
گروه سنی جمع مرد زن
جمعیت 6 ساله و بیشتر 441946 220363 221583
جمعیت باسواد 6 سال به بالا 387102 199677 187425
جمعیت با سواد ساکن در نقاط شهری 254495 129892 124603
جمعیت با سواد ساکن در نقاط روستایی 132607 69785 62822
مآخذ: سرشماری عمومی نفوس و مسکن( نتایج تفصیلی شهرستان ساری)، 1390
3-2-3- وضع فعالیت
از مجموع 417427 نفر جمعیت 10 ساله و بیشتر شهرستان 14/40 درصد فعال(شامل 2/87 درصد شاغل و 8/12 درصد بیکار)، 16/59 درصد غیرفعال (شامل 34 درصد محصل ، 53/47 درصد خانه دار ، 35/10 درصد دارای درآمد بدون کار و 2/8 درصد سایر ) بوده اند. همچنین حدود 7/0 درصد جمعیت ده سال به بالا وضعیت فعالیتی خود را اظهار نداشته اند.
نسبت جمعیت شاغل ساکن در روستا 11/90 درصد و ساکن در شهر 4/85 درصد بوده است. همچنین این نسبت در بین مردان شهرستان 85/89 درصد و در بین زنان شهرستان 04/76 درصد بوده است.
جدول(3-12) جمعیت 10 ساله و بیشتر نقاط شهری و روستایی شهرستان ساری بر حسب وضع فعالیت
وضع فعالیت فعال غیرفعال اظهار نشده جمع
شاغل بیکار محصل خانه دار دارای درآمد بدون کار سایر
تعداد 146141 21455 83995 117381 25550 20027 2878 417427
درصد 35 1/5 20 1/28 1/6 8/4 7/0 100
مأخذ: سرشماره عمومی نفوس و مسکن، 1390
براساس سرشماری سال 1390 جمعیت فعال 167596 نفر (146141) نفر جمعیت شاغل و جمعیت غیرفعال بالای ده سال 21455 نفر بوده است. نرخ فعالیت در سال 1390 در شهرستان ساری 15/40 درصد بوده است که نسبت به دهه قبل رشد داشته است.
جدول(3-13) نرخ فعالیت و بیکاری جمعیت 10 سال به بالای شهرستان
استان مازندران نرخ فعالیت نرخ بیکاری نرخ اشتغال
شهرستان ساری 15/40 80/12 2/87
مأخذ: سرشماره عمومی نفوس و مسکن، 1390
******************
دوستان عزیز میتوانند در این تحقیق ما را یاری کنند
اطلاعات عمومی خود + عکس ها و هر مطالبی که باعث افزایش عمومی کاربران میشوند در قسمت نظرات برای ما ارسال کنند
سایت گام با گام